400 داستان از مصایب امام علی علیه السلام صفحه 226

صفحه 226

( بر شخص کریم و بزرگواری وارد شدم ، بی آنکه توشه نیک ، و قلب پاک داشته باشم ، ولی هنگام ورود به محضر شخص بزرگوار ، بردن توشه نزد او ، قبیح ترین چیز است ) . ( 335 )

285

تبعید ابوذر هنگام تبعید ابوذر ، عثمان دستور داد که اعلام کنند که هیچ کس حق ندارد با ابوذر سخن بگوید ، و او را بدرقه کند ، و به ( مروان حکم ) ( پسر عمویش ) گفت : مراقب باش که هیچ کس ابوذر را بدرقه نکند .

ولی امیرالمؤ منین علی ( ع ) و حسن ( ع ) و حسین ( ع ) و عقیل برادر علی ( ع ) و عمار یاسر ، به بدرقه ابوذر شتافتند .

امام حسن ( ع ) با ابوذر سخن می گفت ، مروان فریاد زد : ای حسن ( ع ) خاموش باش ! مگر فرمان خلیفه را نشنیده ای که کسی با ابوذر سخن نگوید ، اگر نشنیده ای اینک بشنو .

امام علی ( ع )

به مروان حمله کرد ، و تازیانه اش را بین دو گوش مرکب مروان زد و فرمود : ( دور شو ، خدا تو را به آتش هلاکت افکند ) او نزد عثمان رفت و جریان را بازگو کرد ) ( 336 )

ابوذر در برابر بدرقه کنندگان ایستاد تا با آنها وداع کند ، هر یک از بدرقه کنندگان سخنی گفتند :

نخستین شخص ، امام امیرمؤ منان بود که فرمود :

یا اباذر انّک غضبت لله فارج من غضبت له ، ان القوم خافوک علی دنیاهم و خفتهم علی دینک . . .

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه