400 داستان از مصایب امام علی علیه السلام صفحه 251

صفحه 251

چگونگی دستگیری قاتل صداهای مردم به گریه و نوحه بلند شده بود . حضرت علی ( ع ) از آن مردی که آن ملعون را آورده بود پرسید که : این دشمن خدا را از کجا یافتی ؟

گفت : ای مولای من دیشب با همسرم در خانه خوابیده بودم ، من در خواب بودم و او بیدار بود ، وقتی صدای خبر قتل امیرالمؤ منین ( ع ) را از میان آسمان و زمین شنید ، مرا بیدار کرد گفت : تو در خوابی و امام تو علی بن ابیطالب شهید شده است ، من از خواب جستم گفتم : خدا دهنت را بشکند ، این چه حرفی است که می گویی ، امیرالمؤ منین به مردم چه بدی کرده است که او را بکشند ، او خیر خواه مسلمانان است و پدر یتیمان است و شوهر بیوه زنان است ، چه کسی توانایی دارد که او را بکشد ، او شیر خداست .

همسرم گفت : چنین صدایی از آسمان شنیدم ، گمان دارم که آن صدا را جمیع اهل کوفه شنیده باشند ، در این سخن بودم که ناگاه صدایی عظیم به گوشم رسید ، شنیدم کسی می گفت : قتل امیرالمؤ منین . پس شمشیر خود را از غلاف کشیدم ، در خانه را گشودم و سراسیمه بیرون دویدم ، در بین راه این ملعون را دیدم که می گریخت به جانب راست و چپ نظر می کرد ، گویا راه بر او بسته شده بود ، به او گفتم که : وای بر تو

چرا سرگردانی ؟ کیستی و اراده کجا داری ؟ نام خود را نگفت و نام دیگری گفت ، گفتم : از کجا می آیی ؟

گفت : از خانه خود .

گفتم : در این وقت به کجا می روی ؟

گفت : به حیره

گفتم : چرا نماز بامداد را با امیرالمؤ منین به جا نیاوردی ؟

گفت : می ترسم که حاجت من فوت شود .

گفتم : صدایی شنیدم که امیرالمؤ منین کشته شده است آیا خبر داری ؟

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه