400 داستان از مصایب امام علی علیه السلام صفحه 256

صفحه 256

درنده خویی قاتل علی ( ع ) عبدالرحمن بن ملجم ، قاتل امام علی ( ع ) ، شخصی عقده ای ، خشن ، اخمو و درنده خو بود ، و در مقدس مآبی ، لجاجت و یک دندگی عجیبی داشت ، هنگامی که تصمیم بر قتل امام علی ( ع ) گرفت ، به کوفه آمد ، و قصد خود را مخفی می داشت ، تا فرصتی برای کشتن علی ( ع ) به دست آورد .

روزی در حالی که شمشیر خود را بر دوش نهاده بود ، به بازار رفت و دید جمعیتی جنازه ای را تشییع می کنند ، مسلمانان جلوتر بودند و کشیشان مسیحی در پی جنازه روان بودند و انجیل می خواندند ، ابن ملجم همچون برج زهر مار به آنها گفت : ( وای بر شما این دیگر چیست که مسلمانان و مسیحیان با هم جنازه ای

را تشییع می کنند ؟ ! )

گفتند : ابجربن جابر که مسیحی بود از دنیا رفته ، ولی پسرش حجار ، مسلمان و سالار قبیله بکر بن وائل است ، مسلمانان به احترام پسرش ، و کشیشان مسیحی به خاطر تشییع پدر آمده اند .

ابن ملجم گفت : ( به خدا قسم ، اگر برای انجام مقصودی بزرگ تر نیامده بودم همه این مردم را با شمشیر می زدم ) .

این ناپاک زاده پرکینه ، هنگامی که بر فرق همایون علی ( ع ) ضربت زد و آن حضرت را به شهادت رسانید ، دستگیر شد ، عبدالله بن جعفر ( برادر زاده و داماد علی ( ع ) او را گرفت و دو دست و پای او را قطع کرد ، و به چشمانش میل سوزان کشید ( ولی بی تابی نکرد و خاموش بود ) عبدالله دستور داد زبان او را ببرند ، او در این هنگام بی تابی کرد .

عبدالله پرسید : ( چرا دست و پایت را بریدم و بر چشمهایت میل سوزان کشیدیم ، بی تابی نکردی ، ولی در مورد بریدن زبان بی تابی می کنی ؟ )

ابن ملجم پاسخ داد : از این ترسیدم که بعد از بریدن زبانم ، ساعاتی زنده بمانم و نتوانم ذکر خدا بگویم ! ( 380 )

328

خبر امام حسن ( ع ) از باطن ابن ملجم روایت شده : هنگامی که ابن ملجم را نزد امام حسن ( ع ) آوردند ، ابن ملجم به امام حسن ( ع ) گفت : یک سخن سری دارم می خواهم در گوشی به شما

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه