400 داستان از مصایب امام علی علیه السلام صفحه 260

صفحه 260

علی ( ع ) فرمود : اگر زنده ماندم خودم می دانم با او چگونه معامله کنم و اگر درگذشتم با قاتل من چنان کنید که با کشنده پیغمبران می نمودند یعنی او بکشید سپس بدن او را بسوزانید . ( 386 )

333

مروت بر قاتل امیرالمؤ منین ( ع ) به جانب آن ملعون ( ابن ملجم لعنه الله ) نگریست و به صدای ضعیفی فرمود : یا

بن ملجم امری بزرگ آوردی و مرتکب کار عظیم گشتی آیا من از بهر تو بد امامی بودم ؟ که مرا چنین جزا دادی آیا من تو را مورد مرحمت قرار ندادم ؟ و از دیگران برنگزیدم ؟ آیا به تو احسان نکردم ؟ و عطای تو را افزون نکردم ؟ با آن که می دانستم که تو مرا خواهی کشت .

لکن خواستم حجت بر تو تمام شود و خدا انتقام مرا از تو بکشد و نیز خواستم که از این عقیده ات برگردی و شاید از طریق ضلالت و گمراهی روی بتابی پس شقاوت بر تو غالب شد تا مرا بکشتی ای شقی ترین اشقیاء

ابن ملجم در این وقت بگریست و گفت : آیا تو می توانی کسی را که در جهنم است و خاص آتش است را نجات دهی .

آن گاه حضرت سفارش او را به امام حسن ( ع ) کرد و فرمود : ای پسر به اسیر خود مدارا کن و طریق شفقت و رحمت پیش دار آیا نمی بینی چشمهای او را که از ترس چگونه گردش می کند و دلش چگونه مضطرب می باشد .

امام حسن ( ع ) عرض کرد : این ملعون تو را کشته است و دل ها را به درد آورده است ، امر می کنی که با او مدارا کنیم .

فرمود : ای فرزند ما اهل بیت رحمت و مغفرتیم پس به او از آنچه خود می خوری بخوران و از آنچه خود می آشامی به او بیاشام ، پس اگر من از دنیا رفتم از او قصاص کن و او را بکش و

جسد او را به آتش نسوزان و او مثله نکن یعنی دست و پا و گوش و بینی و سایر اعضا او را قطع مکن که من از جد تو رسول خدا ( ص ) شنیدم که فرمود : مثله مکنید اگر چه سگ گزنده باشد و اگر زنده ماندم ، من خودم داناترم که با او چه کار کنم و من اولی می باشم به عفو کردن چه ما اهل بیتی می باشیم که با گناهکار در حق ما جز به عفو و کرم رفتار دیگر ننماییم . ( 387 )

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه