400 داستان از مصایب امام علی علیه السلام صفحه 266

صفحه 266

اصبغ گوید : من جز این دو حدیث از مولایم نشنیدم که حضرتش چشم از جهان پوشید ، درود خدا بر او باد . ( 395 )

342

سر مبارک به دامان امام حسن ( ع ) در عبارت دیگر آمده : امام حسن ( ع ) سر مبارک پدر را به دامن گرفت و گریه کرد ، قطرات اشکش روی صورت امام علی ( ع ) ریخته می شد ، امام علی ( ع ) پسرش را دلداری داد و امر به صبر کرد ، امام حسن ( ع ) عرض کرد : پدر جان چه کسی تو را ضرب زد ؟

فرمود : پسر زن یهودی عبدالرحمن بن ملجم . . . ( 396 )

343

آخرین سخنان علی ( ع ) با زینب ( س ) حضرت زینب ( س ) فرمود : زمانی که ابن ملجم لعنه الله علیه پدرم را ضربت زد و من اثر مرگ را در آن حضرت مشاهده کردم محضرش عرضه داشتم :

ای پدر ام ایمن برایم حدیثی چنین و چنان نقل نمود ، دوست دارم این حدیث را از شما بشنوم . پدرم فرمودند :

دخترم ، حدیث همان طوری است که ام ایمن نقل کرده ، گویا می بینم که تو و دختران اهل تو در این شهر به صورت اسیران در آمده ، خوار و منکوب می گردید ، هر لحظه هراس دارید که مردم شما را بربایند ، بر شما باد به صبر و شکیبایی ، سوگند به کسی که دانه را شکافته و انسان را آفریده روی زمین کسی غیر از شما و غیر از دوستان و پیروانتان نیست که ولی خدا باشد و هنگامی که رسول خدا ( ص ) این خبر را برای ما نقل می نمودند و فرمودند : ابلیس

لعنه الله علیه در آن روز از خوشحالی به پرواز در می آید پس در تمام نقاط دستیاران و عفریت هایش را فرا خوانده و به آنها می گوید :

ای جماعت شیاطین ، طلب و تقاص خود را از فرزند آدم گرفته و در هلاکت ایشان به نهایت آرزوی خود رسیده و آتش دوزخ را نصیب ایشان نمودیم مگر کسانی که به این جماعت مقصود اهل بیت پیغمبر ( ص ) بپیوندند از این رو سعی کنید نسبت به ایشان در مردم شک ایجاد کرده و آنها را بر دشمنی ایشان وادارید تا بدین وسیله گمراهی مردم و کفرشان مسلم و محقق شده و نجات دهنده ای برایشان به هم نرسد ، ابلیس با اینکه بسیار دروغگو و کاذب این کلام را به ایشان راست گفت ، وی به آنها اطلاع داد .

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه