400 داستان از مصایب امام علی علیه السلام صفحه 275

صفحه 275

این را گفت و ساعتی مدهوش شد ، چون به هوش آمد گفت : در این وقت رسول خدا ( ص ) و عمویم حمزه و برادر من جعفر به نزد من آمدند گفتند که : زود بیا به نزد ما که ما مشتاقیم به سوی تو ، پس دیده های خود را گردانید و به اهل بیت خود نظر کرد

فرمود که : همه را به خدا می سپارم ، خدا همه را به راه حق درست بدارد و از شر دشمنان حفظ نماید خدا خلیفه من است بر شما ، : و خدا بس است برای خلافت و نصرت پس گفت : بر شما باد سلام ای رسولان وحی پروردگار من ، و گفت : ( لمثل هذا فلیعمل العاملون ) ( 408 ) ( ان الله مع الذین اتقوا و الذین هم محسنون ) ( 409 ) یعنی : برای مثل این ثواب و منزلت باید که عمل کند عمل کنندگان ، به درستی که خدا با آنهاست که پرهیزگاری کردند و آنها که نیکوکار بودند . پس جبین مبینش در عرق نشست و مشغول ذکر خدا گردید ، رو به قبله آورد و دیده های خود را بر هم گذاشت ، دست ها و پاهای مبارک خود را به سوی قبله کشید و شهادت به وحدانیت الهی و رسالت پیامبر داده ، به قدم شهادت به سوی ریاض رضوان خرامید . ( 410 )

بخش نهم : وصایای علی ( ع )

350

سپردن امر خلافت به حسن ( ع ) کلینی و ابن بابویه و شیخ مفید و شیخ طوسی و سایر محدثان به طریق بسیار از حضرت امام حسن و امام موسی کاظم ( ع ) و سلیم بن قیس هلالی روایت کرده اند که چون امیرالمؤ منین ( ع ) اراده وصیت نمود ، جمیع فرزندان و اهل بیت و سرکرده های شیعه خود را جمع کرد ، و حضرت امام حسن ( ع ) را وصی و خلیفه خود گردانید ، و نص بر امامت آن حضرت

نمود ، و کتاب های الهی و صحف پیغمبران و علوم گذشتگان و سلاح و زره رسول خدا ( ص ) و سایر آثار آن حضرت و آثار معجزات سایر پیغمبران را به آن حضرت تسلیم نمود و فرمود : ای فرزند گرامی ! رسول خدا ( ص ) مرا امر کرد کرد که تو را وصی خود گردانم و کتاب ها و اسلحه که نزد من است به تو تسلیم نمایم چنانچه حضرت رسول خدا ( ص ) مرا وصی خود گردانید و کتاب ها و اسلحه خود را تسلیم من نمود ، و امر کرد مرا که تو را امر کنم که چون وقت وفات تو شود ، برادرت حسین را وصی خود گردانی و اینها را به او تسلیم نمایی ، پس رو کرد به سوی امام حسین ( ع ) و فرمود : امر کرد تو را رسول خدا ( ص ) که چون وقت شهادت تو شود ، فرزند خود علی بن الحسین را وصی خود گردانی و اینها را به او تسلیم نمایی ، پس رو به جانب علی بن الحسین ( ع ) گردانید و فرمود : رسول خدا ( ص ) تو را فرموده است که در وقت وفات خود ، پسر خود محمد بن علی را وصی خود گردانی و اینها را به او تسلیم نمایی ، چون او را دریابی از جانب رسول خدا ( ص ) و از جانب من او را سلام برسان .

پس رو کرد به سوی حضرت امام حسن ( ع ) و فرمود : ای فرزند گرامی ! تویی صاحب

امامت و خلافت بعد از من ، و اختیار کشنده من با توست ، اگر خواهی از او عفو کن و اگر خواهی به یک ضربت او را بکش ، پس فرمود : بنویس وصیت مرا :

بسم الله الرحمن الرحیم

این وصیت نامه علی بن ابیطالب است ، وصیت می کند که گواهی می دهم به وحدانیت حق تعالی و آنکه او را شریکی نیست ، و گواهی می دهم که محمد ( ص ) بنده و رسول خدا است ، که او را با هدایت و دین حق فرستاده است تا غالب گرداند او را بر همه دین ها هر چند مشرکان نخواهند ، پس بدانید که نماز من و حج من و عبادت من و زندگانی من و مردن من همه از برای پروردگار عالمیان است ، و کسی را با او شریک نمی گردانم ، و به این ماءمور شده ام ، و من از جمله مسلمانم .

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه