400 داستان از مصایب امام علی علیه السلام صفحه 277

صفحه 277

351

وصایای علی ( ع ) هنگام مرگ کلینی و سید رضی به سندهای معتبر روایت کرده اند که

چون امیرالمؤ منین ( ع ) را ضربت زدند اصحاب آن حضرت بر دور او جمع شدند و گفتند ، یا علی ! وصیت کن ، حضرت فرمود : بالش برای من بیاورید و مرا تکیه دهید . پس فرمود : حمد می کنم خدا را به حمدی که در خور بزرگواری اوست و او می پسندد ، در حالتی که متابعت کننده ام امر او را و شهادت می دهم به یگانگی خداوند واحد احد صمد ، چنانچه خود را به آن وصف نموده است ، ایها الناس هر کس در گریختنش می رسد به آنچه از آن می گریزد ، و هر جانی را می کشند به سوی اجل مقدرش ، و از مرگ گریختن عین رسیدن به مرگ است ، و چه بسیار تفکر کردم در ایام روزگار و تفکر نمودم در مکنون علم قضا و قدر پروردگار ، آن علمی است که حق تعالی نخواسته است که ظاهر گردد و در پرده های غیب مکنون است .

اما وصیت من به شما آن است که : شرک به خداوند بزرگوار خود نیاورید و هیچ چیز در عبادت با او شریک مگردانید ، سنت و طریقه محمد ( ص ) را ضایع مکنید ، و کتاب خدا و سنت آن حضرت را بر پا بدارید ، و حسن و حسین ( ع ) را که دو چراغ راه هدایتند روشن بدارید تا از طریقه حق متفرق نگردید ، محل ملامت و مذمت نخواهید بود ، حق تعالی هر کس را به قدر طاقتش بر او بار کرده است و تکلیف را بر جاهلان

سبک گردانیده است ، خداوند شما پروردگاری است رحیم ، و پیشوای شما امامی است دانا ، و ملت شما دینی است درست . من دیروز مصاحب شما بودم و امروز محل عبرتم از برای شما ، و فردا از شما مفارقت می نمایم ، پس دلی به دنیا نبسته بودم ، و در دنیا چنان بودم که کسی در سایه درختی نشسته باشد ، و آن سایه به زودی از سر او بگردد ، یا آنکه باد خاشاکی چند نزد او جمع کرده باشد و به زودی پراکنده گرداند ، یا آنکه پاره ابری سایه بر سر کسی افکنده باشد و به زودی آن سایه از سر او بگردد .

و من در میان شما مجاوری بودم که بدنم چند روزی با شما مجاورت می نمود و روحم به ملا اعلا متعلق بود ، به زودی از من بدنی خواهید دید خالی از روح ، و ساکن بعد از آن حرکت ها که از او مشاهده می کردید ، و شجاعت هایی که از او می دیدید ، و خاموش خواهد بود بعد از آن خطبه هایی که از او می شنیدید ، و علوم الهی و مناقب ربانی که از او فرا می گرفتید ، باید که پند گیرید از حال من ، و از ساکن شدن حرکت های من ، و از بیکار ماندن اعضای من ، زیرا که پند دهنده تر است شما را از هر سخن گوی بلیغی ، زورهای مرا ، و بزرگی های مرا دیدید و آنچه از قدر و منزلت من از شما پنهان است در آن روز

ظاهر خواهد شد . چون من از میان شما بروم ، قدر مرا خواهید شناخت ، چون دیگری به جای من نشیند مرا یاد خواهید کرد .

اگر باقی بمانم خود ولی خون خود خواهم بود ، و اگر بروم فنا و نیستی وعده گاه ماست ، پس اگر عفو کنید عفو از برای من قربت است و از برای شما حسنه است ، پس عفو کنید و از بدی های مردم درگذرید ، آیا نمی خواهید که حق تعالی شما را بیامرزد ، زهی حسرت بر صاحب عقلی که عمرش در قیامت بر او حجت باشد ، یا ایام زندگانی او را به بدبختی و شقاوت اندازد ، بگرداند خدا ما را و شما را از آنها که رغبت دنیا مانع نمی گردد ایشان را از اطاعت حق تعالی و بعد از مرگ بر ایشان عذابی و شدتی نازل نمی شود ، به درستی که ما همه از برای مرگ آفریده شده ایم و بازگشت ما به سوی مرگ است ، پس روی کرد به سوی امام حسن ( ع ) و فرمود : یک ضربت بر او بیشتر مزن به جای یک ضربت که بر من زده است ، هر چند اگر بیشتر از یک ضربت بزنی گناهکار نیستی . ( 412 )

352

وصایای علی ( ع ) به امام حسن ( ع ) فجیع عقیلی گوید : حسن بن علی بن ابی طالب علیهماالسلام فرمود : چون هنگام وفات پدرم رسید شروع به وصیت نمود ، فرمود : این ها مطالبی است که علی بن ابی طالب برادر محمد رسول خدا و پسر

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه