400 داستان از مصایب امام علی علیه السلام صفحه 297

صفحه 297

)

بخش دوازدهم : سزای قاتل علی ( ع )

377

سزای قاتل علی ( ع ) قطب راوندی و ابن شهر آشوب و علی بن عیسی اربلی از ابن وفا روایت کرده اند که گفت : روزی من در مسجد الحرام بودم مردم را دیدم که بر دور مقام ابراهیم جمع شده بودند از علت اجتماع مردم پرسیدم ، گفتند که : راهبی مسلمان شده است چون به نزدیک مقام آمدم ، مرد پیری دیدم با جثه عظیم جبه پشمینه پوشیده بود کلاه پشمینه بر سر داشت در برابر مقام ابراهیم ( ع ) نشسته شنیدم که می گفت :

من در کنار دریا صومعه ای داشتم ، روزی از صومعه خود به دریا نگاه می کردم ، ناگهان دیدم مرغی مانند کرکس از هوا پایین آمد ، بر سنگی نشست که از میان دریا بلند شده بود و قی کرد پس یک چهارم انسانی از گلوی او افتاد آن گاه پرواز کرد و ناپیدا شد و بعد از ساعتی برگشت باز یک چهارم انسانی را قی کرد چون چهار مرتبه چنین کرد ، قی کرده های او به یکدیگر وصل شد و مردی شد و ایستاد .

من از آن حالت بسیار تعجب کردم ، بعد از ساعتی آن مرغ باز برگشت یک چهارم او را جدا کرده خورد و پرواز کرد ، پس برگشت باز یک چهارم دیگر را برداشت باز پرواز کرد تا آن که چهار مرتبه چنین کرد همه آن مرد را فرو برد و پرواز کرد پس تعجب من زیاد شد پشیمان شدم که چرا از آن مرد نپرسیدم که تو کیستی به حیرت به آن سنگ نگاه می کردم ناگاه

دیدم آن مرغ برگشت یک چهارم بدن آن آدم را قی کرد تا آن که در مرتبه چهارم مردی شد و ایستاد .

پس من به کنار دریا رفتم او را صدا زدم که تو کیستی ؟ مرا جواب نگفت . پس گفتم : به حق آن خداوندی که تو را خلق کرده است بگو که تو کیستی ؟

گفت : منم ابن ملجم .

گفتم : بگو که عمل تو چه بوده است که به این عذاب مبتلا شده ای ؟ گفت علی بن ابی طالب را کشته ام حق تعالی این مرغ را بر من موکل کرده است مرا این گونه تا روز قیامت عذاب می کند .

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه