400 داستان از مصایب امام علی علیه السلام صفحه 303

صفحه 303

می گفتیم ، تا به قبری رسیدیم ، امام ( ع ) در کنار آن ایستاد و به چپ و راست نگاه کرد ، و خطی کشید و به من فرمود : تجسس کن ؟ پس از آن اثر قبری نمایان گشت ، و بعد اشکش سرازیر شد ، و فرمود :

انا لله و انا الیه راجعون .

آن گاه این جملات را خواند :

سلام بر تو ای وصی نیکوکار و پاک ، سلام بر و تو ای ( نباءعظیم ) ، و سلام بر تو ای صدیق شهید ، سلام بر تو ای خرسند پاکیزه ، سلام بر تو ای وصی رسول خدا ( ص ) ، سلام بر تو ای برگزیده حق ، شهادت می دهم که تو حبیب خدا و از خاصان اویی ، سلام بر تو ای ولی الله و جایگاه راز او و خزانه علم و پرده دار وحی خدا .

سپس خود را روی قبر شریف انداخت و فرمود : پدر و مادرم فدایت باد ، ای امیرالمؤ منین ( ع ) ، ای نور کامل خدا ، گواهی می دهم که تو ، از سوی خدا و پیامبرش ( ص ) دستور دین را ابلاغ نمودی و آن را محفوظ نگاه داشتی ، و از حدود آن تجاوز نکردی و خدا را با خلوص کامل عبادت نمودی ، تا مرگ تو را دریافت ، درود خدا بر تو و بر ائمه پس از تو باد .

آن گاه امام ( ع ) دو رکعت نماز در کنار سر مبارک به جای آورد .

سپس فرمود : ای صفوان ، هر کس علی

( ع ) را این چنین زیارت کند و این گونه بر او درود بفرستد ، وقتی به نزد کسانش باز گردد ، گناهانش آمرزیده می شود ، و زحمتش مقبول می افتد ، و ثواب زیارت فرشتگان مقرب ، نیز برایش نوشته می شود ، زیرا در هر شب هفتاد گروه از فرشتگان به زیارت او می آیند ، پرسیدم : هر گروه چقدر است ؟

فرمود : یکصد هزار ، آن گاه بازگشت و در راه می فرمود : ای جد بزرگوار ای پاکیزه مطهر این را آخرین زیارت من قرار نده ، و زیارت دوباره را روزیم کن ، تا در کنارت بمانم و همراه تو و نیکان فرزندانت باشم ، درود خدا و فرشتگان بر تو باد ، ای سرورم .

سپس مقداری پول به من داد و اصحاب را در کوفه خبر کردم ، و قبر مطهر را تعمیر کردیم . ( 453 )

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه