400 داستان از مصایب امام علی علیه السلام صفحه 306

صفحه 306

محدث قمی گوید : آن حضرت را در حجره نزدیک مصلای خود خوابانیدند . زینب و ام کلثوم آمدند و در پیش آن حضرت نشستند ، و

برای آن حضرت نوحه و زاری می کردند و می گفتند : بعد از تو چه کسی کودکان اهل بیت را تربیت خواهد کرد ؟ و بزرگان ایشان را چه کسی محافظت خواهد نمود ؟ ای پدر بزرگوار ! اندوه ما بر تو دور و دراز است ، و اشک دیده ما هرگز خشک نخواهد شد ! ( 457 )

وقتی امیرالمؤ منین ( ع ) به شهادت رسید ، زینب ( س ) همراه ام کلثوم و زنان دیگر فریاد زدند ، گریبان چاک کرده و به صورت می زدند و صدای ناله در خانه علی بلند شد ، به گونه ای که مردم کوفه فهمیدند امیرالمؤ منین ( ع ) از دنیا رفته است . ( 458 )

389

اثر ضربت ابن ملجم شخصی به ابن ملجم گفت : ای دشمن خدا شاد مباش که امیرالمؤ منین ( ع ) حالش بهبود می یابد . آن ملعون گفت : پس چرا صدای گریه ام کلثوم می آید ، آیا او بر من گریه می کند یا بر علی سوگواری می نماید ؟ به خدا سوگند این شمشیر را با هزار درهم خریده ام و هزار درهم داده ام آن را زهرآگین کنند و همه نقایص آن را رفع کردم و چنان ضربتی بر سر آن حضرت زدم که اگر بین مردم مشرق و مغرب تقسیم شود ، همه مردم خواهند مرد . ( 459 )

390

گریه ام کلثوم ابوحمزه ثمالی از عمرو بن حمزه نقل می کند : هنگامی که علی ( ع ) در مسجد کوفه ضربت خورد بر او وارد شدم و گفتم : نترس ، این فقط یک خراش است ! فرمود : قسم به جانم از شما جدا می شوم . و تا هفتاد سال بلا می آید .

پرسیدم : آیا بعد از بلا نعمت نازل می شود .

امام جواب نداد و از هوش رفت و ام کلثوم گریه می کرد وقتی که به هوش آمد فرمود : ای ام کلثوم چرا مرا اذیت می کنی ؟ آنچه را که من می بینم ، اگر تو ببینی گریه نمی کنی ! ملایکه در آسمانهای هفت گانه پشت سر هم ایستاده اند و پیامبران نیز همان طور به من می گویند یا علی بیا ، چیزی که در پیش رو داری بهتر از چیزی است که اکنون در آن به سر

می بری . ( 460 )

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه