400 داستان از مصایب امام علی علیه السلام صفحه 44

صفحه 44

فرمود : اگر مرا بکشید ، من بنده خدا و برادر رسول خدا ( ص ) هستم ، دستش را باز کردند ولی آن حضرت دستش را بست ، باز کردن دست او بر آنها سخت شد ، در حالی که دستش بسته بود ، ( دست ابوبکر را ) بر دست او مالیدند . ( 58 )

55

گریستن رسول خدا ( ص ) ابو عثمان نهدی از علی بن ابی طالب ( ع ) روایت کرده که فرموده : با رسول خدا ( ص ) از باغی می گذشتیم که من گفتم : ای رسول خدا ، این باغ چه زیباست !

فرمود : تو را در بهشت بهتر از آن است ؛ تا به هفت باغ و به روایت احمد بن زهیر نه باغ گذشتیم و من همان سخن را تکرار کردم و پیامبر هم می فرمود : تو را در بهشت بهتر از آن است . آن گاه رسول خدا ( ص ) مرا در آغȘԠکشید و گریست .

گفتم ، ای رسول خدا ، علت گریه شما چیست ؟

فرمود : کینه هایی که برای حکومت پس از من ، از تو در سینه هایی مردانی نهفته است که بر تو آشکار نمی کنند .

گفتم : آیا در آن هنگام دین من در سلامت است ؟

فرمود : آری تو در سلامت است . ( 59 )

56

ملاقات با برادر عقیل به حضور علی ( ع ) آمد ، علی ( ع ) را نگران دید ، پرسید : چرا گریه می کنی ؟ خداوند چشم های تو را نگریاند .

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه