400 داستان از مصایب امام علی علیه السلام صفحه 61

صفحه 61

. . . تا این که عمر او به سر آمد . اگر روابط مخصوص او با عمر نبود و از پیش با هم تبانی نکرده بودند گمان نمی کنم که ابوبکر آن را از من دریغ می داشت ، چه این که او گفتار رسول گرامی ( ص ) را آنگاه که من و خالد بن ولید را رهسپار یمن کرده بود ، خطاب به ( بریده اسلمی ) شنیده بود و به یاد داشت . آن روز پیامبر ( ص ) به ما فرمود :

( اگر میان شما جدایی افتاد پس هر کس آنچه به نظرش می رسد و آن را صحیح می داند عمل کند . و اگر با هم مجتمع بودید پس آن چه عملی می گوید برگزینید

و به راءی او عمل کنید . . . او ولی شما و سرپرست شما پس از من خواهد بود . )

این سخن پیامبر خدا ( ص ) را هم ابوبکر و هم عمر شنیده بودند . این هم بریده که هم اکنون زنده است ( می توانید از او بپرسید ) .

اما او چنین نکرد بلکه همین که نشانه های مرگ را در خود مشاهده کرد کسی را نزد عمر فرستاد و او را عهده دار ولایت و خلافت کرد .

. . . جای بسی حیرت و شگفت است از کسی که در زمان حیات خود ، بارها فسخ بیعت را از مردم درخواست نموده و گفته است : ( اقیلونی فلست بخیرکم و علیّ فیکم ) حال چگونه است که در واپسین دم زندگانی خود ، خلافت را به رفیقش می سپارد ؟ ! ( 93 )

89

اندوه علی ( ع ) از سخنان علی ( ع ) بعد از رحلت پیامبر ( ص ) است : ( و اجعفراه و لا جعفر لی الیوم و احمزتاه و لا حمزه لی الیوم : ( آه ! جعفر و حمزه کجایند ؟ امروز دیگر جعفر و حمزه ندارم ) .

و نیز از گفتار آن حضرت در شورای خلافت بعد از رسول خدا ( ص ) است که خطاب به اهل شورا فرمود : ( شما را به خدا سوگند می دهم آیا در میان شما کسی وجود دارد که برادری مانند برادرم جعفر ( ع ) داشته باشد ، که در بهشت به دو بال و پر آراسته شده و هر جا که بخواهد

به پرواز در می آید ) .

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه