400 داستان از مصایب امام علی علیه السلام صفحه 70

صفحه 70

بیان فجایع از زبان عمر عمر بن خطاب ، نامه ای برای معاویه نوشت و در آن نامه ( در رابطه با ماجرای بیعت و سوزاندن در خانه ) چنین آمده است . ( . . . به خانه علی ( ع ) رفتم با مشورت قبلی که در مورد اخراج او از خانه ( باقوم ) کرده بودم ، فضّه ( کنیز خانه علی ) بیرون آمد ، به او گفتم : به علی بگو بیرون آید و با ابوبکر بیعت کند ، زیرا همه مسلمین با او بیعت کرده اند .

فضه گفت : امیرمؤ منان علی ( ع ) مشغول ( جمع آوری قرآن ) است ، گفتم ؛ این حرفها را کنار بگذار ، به علی ( ع ) بگو بیرون بیاید ، و گرنه ما وارد خانه می شویم ، و او را به اجبار ، بیرون می آوریم . در این هنگام فاطمه ( س ) بیرون آمد و پشت در ایستاد و گفت :

( ای گمراهان دروغگو ، چه می گویید و از ما چه می خواهید ؟ ! )

گفتم : ای فاطمه ! ، گفت : چه می خواهی ای عمر !

گفتم : چرا پسر عمویت تو را برای جواب ، به این جا فرستاده و خودش در پشت پرده حجاب نشسته است ؟ !

فاطمه ( س ) به من گفت :

طغیانک یا عمر ! اخرجنی ، و الزمک الحجه و کلّ ضالّ غوّی .

( طغیان و تعدّی تو بود که مرا از خانه بیرون آورد و حجت را بر تو تمام کرد و همچنین حجت را بر هر گمراه منحرف ، کامل نمود ) .

گفتم : این حرفهای بیهوده و زنانه را کنار بگذار و به علی ( ع ) بگو از خانه بیرون آید .

گفت : ( لا حب و لا کرامه . . . ) ( دوستی و کرامت ، لایق تو نیست ، آیا مرا از حزب شیطان می ترسانی ای عمر ! بدان که حزب شیطان ضعیف و ناتوان است ) .

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه