400 داستان از مصایب امام علی علیه السلام صفحه 92

صفحه 92

126

مظلومیت علی معاویه در نامه سرزنش آمیز خود به علی ( ع ) نوشت که : یاد داری که ترا چون شتری مهار کرده و به مسجد می بردند که بیعت کنی ؟ و امام در جوابش نوشت : برای

مرد با ایمان ننگ نیست که در طریق انجام وظیفه دینی خود مظلوم واقع شود ( ما علی المسلم من غضاضه فی ان یکون مظلوما . . . ) . ( 145 )

به مسجدش آورند که بیعت کن ، علی ( ع ) پرسید : اگر نکنم ؟

عمر گفت گردنت را می زنم .

امام ( ع ) فرمود : در آن صورت تو بنده خدا و برادر پیامبر ( ص ) را می کشی ؟

عمر گفت : تو بنده خدایی ولی برادر پیامبر ( ص ) نیستی .

به ابوبکر گفت : حکم قتل را بده .

ابوبکر گفت : آخر فاطمه ( س ) به قبر پیامبر چسبیده و در این جا علی ( ع ) فرمود : قال ابن ام ان القوم استضعفونی و کادوا یقتلونی ( 146 ) و نتوانستند از او بیعت بگیرند . ( 147 )

سرانجام خواستند به زور دست او را در دست ابوبکر بگذارند ، علی ( ع ) دست خود را مشت کرد . پشت دست او را به دست ابوبکر مسح دادند ، یعنی که بیعت . ( 148 ) و این است معنی مقاومت در برابر عقیده در مکتب علی ( ع ) .

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه