400 داستان از مصایب امام علی علیه السلام صفحه 95

صفحه 95

چون گریبان علی ( ع ) را گرفتند و برای بیعت ابوبکر به سوی مسجد کشیدند ، علی ( ع ) در برابر قبر رسول خدا ( ص ) ایستاد و گفت آن چه هارون در جواب موسی گفت : ( ابن ام ان القوم استضعفونی و کادوا یقتلونی ) یعنی : ای برادر من و ای فرزند مادر من ! به درستی که قوم مرا ضعیف گردانیدید و نزدیک شد که مرا بکشند .

پس دستی از قبر رسول خدا ( ص ) بیرون آمد به سوی ابوبکر که همه شناختند که آن جناب است ، و به صدایی که همه دانستند صدای آن حضرت است گفت : ( اکفرت بالذی خلقک من تراب ثم نطفه سویک رجلا ) ( 151 ) یعنی : آیا کافر شدی به آن خداوندی که تو را خلق کرده است از خاک ، پس از نطفه ، پس تو را مردی گردانیده است .

و به روایتی دیگر : دستی از قبر ظاهر شد ، و بر آن دست نوشته بود : ( اءکفرت یا عمر بالذی خلقک من تراب ثم من نطفه ثم سویک رجلا ) . ( 152 )

130

بیعت نکردن علی ( ع ) در روایات ثابت آمده که چون علی ( ع ) را نزد ابوبکر آوردند ، گفت : بیعت کن ، علی ( ع ) فرمود : اگر بیعت نکنم چه می شود ؟ گفت دستور می دهم که

تو را بکشند . علی ( ع ) خداوند را گواه گرفت که چگونه در ضعف قرار گرفته است و در ترس کشته شدن ، با غاصب خلافت بیعت کرد . یارانش نیز به اکراه و ترس از حاضران ، با ابوبکر بیعت کردند . اگر علی ( ع ) را ضعیف شمردند ، باید دانست که پیش از او ، امت موسی هارون را ضعیف شمردند و درصدد برآمدند که علی ( ع ) را بکشند ، پیش از او ، قوم موسی می خواستند هارون را بکشند . اینان نیز در عمل همان راه امت موسی را در برخورد با او صیاد در پیش گرفتند و همانگونه که پیامبر ( ص ) مرسل فرمود ، قدم در جای پای آنان گذاشتند . . . ( 153 )

131

اتمام حجت امیرالمؤ منین ( ع ) با فضایلش وقتی علی ( ع ) را به نزد ابوبکر رسانیدند عمر به صورت اهانت آمیزی گفت : ( بیعت کن و این اباطیل را رها کن ) !

علی ( ع ) فرمود : اگر انجام ندهم شما چه خواهید کرد ؟

گفتند : تو را با ذلت و خواری می کشیم ! فرمود : در این صورت بنده خدا و برادر پیامبرش را کشته اید !

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه