400 داستان از مصایب امام علی علیه السلام صفحه 98

صفحه 98

بمیرد ، امر خلافت را از ما اهل بیت بگیرید ) .

ابوبکر گفت : از کجا این مطلب را دانستی ؟ ما که تو را از آن مطلع نکرده بودیم !

حضرت فرمود : ای زبیر و تو ای سلمان و تو ای اباذر و ای مقداد ، شما را به خدا و به اسلام ، می پرسم آیا از پیامبر ( ص ) نشنیدید که در حضور شما می فرمود : ( ابوبکر و عمر تا آن که حضرت همین پنج نفر را نام برد ما بین خود نوشته ای نوشته اند و در آن هم پیمان شده اند و بر کاری که کرده اند قسم ها خورده اند که اگر من کشته شوم یا بمیرم . . . ) ؟

آنان گفتند : آری ما از پیامبر ( ص ) شنیدیم که این مطلب را به تو می فرمود : که ( آنان بر آنچه انجام داده اند معاهده کرده و هم پیمان شده اند ، و در بین خود قراردادی نوشته اند که اگر من کشته شدم یا مردم ، علیه تو ای علی ( ع ) متحد شدند خلافت را از تو بگیرند ) .

تو گفتی : پدر و مادرم فدایت یا رسول اللّه ، هرگاه چنین شد دستور می دهی چه کنم ؟

فرمود : اگر یارانی بر علیه آنان یافتی با آنها جهاد کن و اعلام جنگ نما ، و اگر یارانی نیافتی بیعت کن و خون خود را حفظ نما .

علی ( ع ) فرمود : به خدا قسم ، اگر آن چهل نفر که با من بیعت کردند وفا می

نمودند در راه خدا با شما جهاد می کردم . ولی به خدا قسم بدانید که احدی از نسل شما تا روز قیامت به خلافت دست پیدا نخواهد کرد . ( 157 )

135

وصیت علی به صبر یکی از شاگردان امام صادق ( ع ) از آن حضرت پرسید : ( آیا غیر از امام علی ( ع ) و خاندان آن حضرت ، کسی ، خلافت ابوبکر را انکار کرد و به آن اعتراض نمود ؟ ) .

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه