مدایح و مراثی حضرت ابوالفضل علیه السلام در شعر فارسی صفحه 42

صفحه 42

عماًن سامانی

(وفات 1322 ه- . ق)

در مراتب عالیه زبده ناس حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام

-1

باز لیلی زد به گیسو شانه را *** سلسله جنبان شد این دیوانه را

سنگ بردارید ای فرزانگان *** ا ی هجوم آرنده بر دیوانگان

از چه بر دیوانه تان آهنگ نیست *** او مهیّا شد شما را سنگ نیست

عقل را با عشق تاب جنگ کو *** اندر این جا سنگ باید، سنگ کو؟

باز دل افراشت از مستی علم *** شد سپهدار الم جفّ القلم1

گشته با شور حسینی نغمه گر *** کسوت عبّاسیان کرده به بر

جانب اصحاب تا زان با خروش *** مشکی از آب حقیقت پُر به دوش

کرده از شطّ یقین آن مشک پر *** مست و عطشان همچو آب آورشتر

تشنه آبش حریفان سربه سر *** خود زمجموع حریفان تشنه تر

چرخ از استسقاء آبش در طپش *** بُرده او بر چرخ بانگ العطش

ای زشط سوی محیط آورده آب *** آب خود را ریختی واپس شتاب

آب آری سوی بحر موج خیز *** بیش از این آبت مریز، آبت بریز

باز از میخانه، دل بوئی شنید *** گوشش از مستان هیاهویی شنید

دوستان را رفت ذکر از دوستان *** پیل را یاد آمد از هندوستان

ای صبا! ای عندلیب کوی عشق *** ای تو طوطیِ حقیقت گوی عشق

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه