مدایح و مراثی حضرت ابوالفضل علیه السلام در شعر فارسی صفحه 68

صفحه 68

شکوهی تهرانی

(ت : 1239 و: 1309 ه- .ش)

در مدح و منقبت حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام

-1

هر کس که زند دست به دامان ابا الفضل *** پا بر سرکیوان نهد از شأن ابا الفضل

ای جان جهان باد به قربان اباالفضل *** عالم همگی ریزه خور خوان اباالفضل

جنّات برین سفره احسان اباالفضل

خورشید بود قبّه خرگاه جلالش *** مات است مه از شعشه نور جمالش

قاصر خرد از گفتن توصیف جلالش *** جبریل دو صد بار بسوزد پر و بالش

پرواز کند گر به شبستان ابا الفضل

واللّیل1 بود آیتی از طرّه مویش *** و الشّمس2 بود ذرّه ای از جلوه رو یش

یک قطره بود کوثر و زمزم زسبویش *** کعبه به طواف آمده از فخر به کویش

بر سجده فتاده است درایوان اباالفضل

یک جنّت طوبی زقد و قامت رعناست *** در پیش قدو قامت او خم شده طوبی است

کویش حرم کعبه و یا سینه سیناست *** ربّ ارنی گو به درش حضرت موسی اس

گر جلوه کند طلعت رخشان اباالفضل...

ز آه شرر انگیز صغیران برادر *** پا تا به سرآتش شد عباس دلاور

بگرفت یکی مشک بزد هی به تکاور *** رو کرد سوی معرکه از ایمن وایسر3

در زلزله شد چرخ زجولان اباالفضل

از چهار طرف ریخت بر اوزابر بلاتیر *** نی بر سرنی آمد و شمشیر به شمشیر

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه