مدایح و مراثی حضرت ابوالفضل علیه السلام در شعر فارسی صفحه 78

صفحه 78

حکیم الهی قمشه ای

(و : 1352 ه- .ش)

میرعلمدار شه کربلا

میر علمدار شه کربلا *** یافت اجازت زشهید ولا

تا زپی آب رود با شتاب *** و زدل اطفال برد التهاب

میرسپه در طلب آب رفت *** کز دل طفلان زعطش تاب رفت

دیده پر آب و دلش آتش فشان *** وز شرر طور به جانش نشان

تشنه لب آن ساقی آب حیات *** راند فرس جانب شط فرات

چرخ شد آگاه و براو راه بست *** بست ره شط گُرُهی دیومست

همّتش از فرط بلندی چو ماه *** و آن سپه کفر چو ابر سیاه

تند شد آن میر چو غرّنده شیر *** لرزه در افکند به چرخ اثیر

تیغ زد و قلب سپه را شکافت *** تند شد و بر لب شط راه یافت

حمله بر آن لشکریان کرد سخت *** دور شد از شط سپه تیره بخت

تیغ همی آخت به فوج ستم *** تا که برد آب بر اهل حرم

خصم همی خواست به تیرو کمان *** تا به زمین افکند آن آسمان

چند هزار از طرف پور سعد *** بر لب شط بود کمانکش چو رعد

از دم تیغش همه بگریختند *** یا که خزان وار فرو ریختند

الغرض آن شاه در آمد به شط *** و زپی جورش فلک هفت خط

گشت لبش تشنه زرنج نبرد *** و زالم گرمی و اندوه و درد

خواست که آن تشنه، لبی تر کند *** یاد لب خشک برادر کند

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه