سوگنامه آل محمد صلی الله علیه و آله: در ذکر مصائب جانسوز چهارده معصوم علیهم السلام و شهداء و اسراء کربلا صفحه 170

صفحه 170

آن زن به خانه رفت و ظرف آبی آورد و به حضرت داد و از آن آب آشامید، و سپس در همانجا نشست.

طَوعه که او را نمی شناخت، گفت: ای بنده خدا، توقف تو در اینجا مناسب نیست به خانه خود برو.

غریب کوفه با چشم پر اختر *** بدان زن گفت: ای فرخنده مادر

مرا سوز عطش بر بوده از تاب *** رسان بر کام خشکم قطره آب

حضرت مسلم (ع) در خانه طَوعَه

طوعه بانوی سالخورده بود و از بانوان شیعه و دوستدار اهل بیت نبوّت (ع) بود، ولی حضرت مسلم (ع) را نمی شناخت، حضرت در این هنگام به او فرمود: «ای کنیز خدا، من در این شهر خانه ندارم، آیا ممکن است امشب مرا مهمان خود کنی، شاید در آینده بتوانم جبران نمایم».

طوعه گفت: تو کیستی؟

او فرمود: من مسلم بن عقیل هستم، این مردم پس از اجتماع، از من جدا شدند و مرا تکذیب کردند و از خود راندند:

طوعه: به راستی تو مسلم هستی؟

مسلم: آری

طوعه: بنابراین وارد خانه شو.

حضرت مسلم (ع) وارد خانه شد، طوعه از او پذیرائی کرد، تا اینکه پسر طوعّه به نام بلال به خانه آمد و از جریان مطلع شد.

طوعه نمی خواست پسرش از جریان مطلع گردد، ولی پسر اصرار کرد که حتماًَ باید بگوئی در آن اطاق کیست؟

طوعه او را سوگند داد که به کسی نگوید، او سوگند یاد کرد که به هیچ کس نمی گویم، طوعه گفت: حضرت مسلم (ع) مهمان ما است.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه