سوگنامه آل محمد صلی الله علیه و آله: در ذکر مصائب جانسوز چهارده معصوم علیهم السلام و شهداء و اسراء کربلا صفحه 259

صفحه 259

در کنار فرات، این چهارصد نفر، جلو افراد بنی اسد را گرفتند و جنگ سختی درگرفت، حبیب فریاد زد: ای ازرق! وای بر تو، برای تو و ما سزاوار نیست بجنگیم، بگذار شخص دیگری این بدبختی را به عهده بگیرد.

ازرق گوش نکرد و لشگرش را به جنگ تحریص می کرد، چون بنی اسد کم بودند، تاب مقاومت نیاوردند، جمعی کشته شدند، بقیه به بادیه خود فرار کردند و از ترس، شبانه از آن بادیه کوچ نمودند.

حبیب با زحمت خود را به امام حسین علیه السلام رسانید، جریان را به امام عرض کرد، امام فرمود: لا حَولَ وَلا قُوَّهَ اِلّا بِاللِه العَلِیِّ العَظِیم.(1)

چگونگی شهادت حبیب بن مظاهر

هنگام ظهر عاشورا فرا رسید، ابوثمامه صیداوی با توجه به خورشید دریافت که ظهر شد، به امام حسین علیه السلام عرض کرد: گر چه می دانم دشمن مهلت نمی دهد، سوگند به خدا تو کشته نشوی تا قبل از تو من کشته گردم، ولی دوست دارم با خدا ملاقات کنم در حالی که این نماز را نیز که وقتش رسیده با تو خوانده باشم.

امام علیه السلام به آسمان نگاه کرد، فرمود: مرا به یاد نماز انداختی، خدا تو را از نمازگزاران و یادآوران قرار دهد، اکنون اول وقت نماز است از دشمن بخواهید تا مهلت دهد و ما نماز بخوانیم.

حبیب جلو لشگر دشمن آمد و سخن امام را ابلاغ کرد، حصین بن نمیر که از سرکردگان لشگر دشمن بود، فریاد زد: ای حسین! هر چه خواهی نماز بخوان ولی نمازت قبول نمی شود.

حبیب فریاد زد: ای شرابخوار آیا از تو قبول می گردد ولی از فرزند رسول خدا


1- مقتل خوارزمی ج1 ص243- نفس المهموم ص109.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه