سوگنامه آل محمد صلی الله علیه و آله: در ذکر مصائب جانسوز چهارده معصوم علیهم السلام و شهداء و اسراء کربلا صفحه 307

صفحه 307

همدم بی کسی ام بودی و سقای حرم***موسم خوش دلی لشگر اعداء آمد

گفتگوی عباس و حسین علیه السلام

بعضی نقل کرده اند: امام حسین علیه السلام سر نازنین عباس علیه السلام را به دامن گرفت، و خون چشم او را پاک کرد عباس گریه می کرد امام حسین علیه السلام فرمود: چرا گریه می کنی؟

عباس عرض کرد: ای برادرم و ای نور چشمم، چرا گریه نکنم که مثل تو را در بالینم می نگرم که سرم را از روی خاک برداشته و به دامن گرفته ای، ولی بعد از ساعتی کسی نیست که سر تو را از خاک بردارد و به دامن بگیرد، و کسی نیست خاک روی چهره ات را پاک نماید.

حسین همچنان در بالین عباس نشسته بود که صدای بلندی از گلوی عباس برخاست و جان به جان آفرین تسلیم کرد.(1)

ای کشته راه داور من ***ای پشت و پناه لشکر من

ای نور دو دیده تر من*** عباس جوان برادر من

برخیز که من غریب زارم*** بی مونس و یارو غمگسارم

غیر از تو برادری ندارم*** عباس جوان برادر من

برخیز گذر به خیمه ها کن *** غمخواری آل مصطفی کن

بر وعده خویشتن وفا کن*** عباس جوان برادر من

دیدی که فلک به ما چها کرد؟*** ما را به غم تو مبتلا کرد

کی دست تر از تن جدا کرد*** عباس جوان برادر من


1- معالی السبطین ج1 ص449-450
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه