سوگنامه آل محمد صلی الله علیه و آله: در ذکر مصائب جانسوز چهارده معصوم علیهم السلام و شهداء و اسراء کربلا صفحه 356

بدن آن بزرگوار جدا نمود. (1)

خواهر برو که کار حسینت تمام شد***خواهر برو که صبح امید تو شام شد

خواهر برو که طایر روحم ز سر شده***بس نوک نیزه بر جگرم کارگر شده

خواهر برو مدار دگر انتظار من***خواهر برو که نوک سنان ساخت کار من

خواهر برو که دیده ام از خون دل تر است*** چشمم به زیر تیغ سوی نعش اکبر است

خواهر برو که زندگی من حرام شد***دیگر به خیمه آمدن من تمام شد

رو در حرم که ننگری ای بی قرینه ام***کز ضرب چکمه شمر شکسته است سینه ام

برگرد تا نظر نکنی زیر دشنه ام***برگرد تا که ننگری این گونه تشنه ام

گفتگوی امام حسین علیه السلام با شمر

در آن لحظات آخر شهادت امام حسین علیه السلام به شمر رو کرد و فرمود:

اِذا کانَ لابُدَّ مِن قَتلِی فَاسقِنِی شَربَهً مِنَ الماءِ

اکنون که ناگزیر به کشتن من کمر بسته ای با شربت آبی مرا سیراب کن

شمر گفت: ای پسر اوبتراب آیا تو گمان نمی کنی که پدرت ساقی حوض کوثر است و از آب کوثر به دوستانش می دهد صبر کن تا به دست او سیراب شوی.