سوگنامه آل محمد صلی الله علیه و آله: در ذکر مصائب جانسوز چهارده معصوم علیهم السلام و شهداء و اسراء کربلا صفحه 371

صفحه 371

گفت: میترسم اگر من این کار را نکنم غیر از من فردی بیاید و این زیور را برای خود برباید. (با این منطق، خلخال مرا ربود)

مادرم افزود: آنچه در خیمه ها بود همه را غارت کردند حتی چادرها را که بانوان به کمرشان بسته بودند می کشیدند و می بردند. (1)

خاطره ای از زینب کبری علیه السلام

زینب سلام الله علیها گفت: کنار خیمه ایستاده بودم ناگاه مردی کبود چشم به سوی خیمه آمد (و آن خولی بود) و آنچه در خیمه یافت ربود امام سجاد علیه السلام روی فرش پوستی خوابیده بود آن نامرد آن پوست را آنچنان کشید که امام سجاد روی خاک زمین افتاد سپس او به من متوجه شد و مقنعه ام را کشید و گوشواره ام را از گوشم بیرون آورد که گوشم پاره شد در عین حال گریه می کرد گفتم: تو غارت میکنی در عین حال گریه میکنی؟ گفت: برای مصائبی که بر شما اهلبیت پیامبر صلی الله علیه و آله وارد شده گریه می کنم.

گفتم: خداوند دستها و پاهایت را قطع کند و در آتش دنیا قبل از آخرت بسوزاند.

هنگامی که مختار روی کار آمد و به دستور او خولی را دستگیر کرده و نزدش آوردند مختار به او گفت: تو در کربلا چه کردی؟

جواب داد: به خیمه علی بن الحسین (امام سجاد علیه السلام) رفتم روسری و گوشواره زینب علیه السلام را کشیدم و ربودم مختار گریه کرد و گفت: در این هنگام زینب علیه السلام چه گفت خولی جواب داد: گفت خدا دستها و پاهایت را قطع کند و تو را در آتش دنیا قبل از آخرت بسوزاند، مختار گفت سوگند به خدا خواسته او را


1- امالی صدوق، مجلس 31-بحار ج 45 ص45
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه