سوگنامه آل محمد صلی الله علیه و آله: در ذکر مصائب جانسوز چهارده معصوم علیهم السلام و شهداء و اسراء کربلا صفحه 42

صفحه 42

برای معالجه آن حضرت اطباء کوفه را حاضر کردند، اثیربن عمرو که از همه حاذق تر بود به بالین امام آمد، و به زخم سر نگاه کرد و گفت بروید شش گوسفند بیاورید، فوری حاضر کردند، او رگی از آن بیرون آورد و در مغز سر امام نهاد و دمید و پس از لحظه ای بیرون آورد و به آن نگاه کرد ذرات سفیدی مغز را در آن دید، دریافت که ضربت به مغز رسیده است، بستگان همه منتظر بودند تا بشنوند که طبیب چه می گوید، ناگاه شنیدند به امام گفت: «زودتر وصیت کنید که ضربت به مغز رسیده و نمی توان آن را درمان کرد». (1)

امام علی (ع) وصیتی کرد که در نهج البلاغه نامه 47 آمده است.

سؤال حضرت زینب (س) از پدر و پاسخ آن

حضرت زینب (س) می گوید: هنگامی که پدرم علی (ع) بر اثر ضربت ابن ملجم بستری شد، نشانه های مرگ را در رخسار آن حضرت دیدم، به او عرض کردم: اُمّ اَیّمَن به من چنین و چنان حدیث کرد (که پنج تن در یکجا جمع بودند و پیامبر (ص) ناگهان غمگین شد و علت غم را پرسیدند، جریان شهادت حضرت زهرا (س) و علی (ع) و حسن و حسین () را شرح داد می خواهم از شما آن را بشنوم.

امام علی (ع) فرمود: دخترم حدیث اُمّ ایمن صحیح است، گویا تو و دختران رسول خدا (ص) را می نگرم که به صورت اسیر با کمال پریشانی وارد این شهر (کوفه) می کنند، به گونه ای که ترس آن دارید که مردم به سرعت شما را بقاپند فَصَبْرا صَبْراً...

: «صبر و استقامت کنید، سوگند به خداوندی که دانه را شکافت و انسان را آفرید، در آن روز در سراسر روی زمین ولی خدا غیر از شما و دوستان و شیعیان شما، وجود ندارد، رسول خدا (ص) به ما چنین خبر داد و فرمود: در این هنگام ابلیس با


1- تذکره ابن جوزی ص101-105- کامل ابن اثیر ج3 ص194
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه