سوگنامه آل محمد صلی الله علیه و آله: در ذکر مصائب جانسوز چهارده معصوم علیهم السلام و شهداء و اسراء کربلا صفحه 49

صفحه 49

خطابه امام حسین (ع)

سراسر کوفه غرق در عزا بود، مردم از هر سو گروه گروه می آمدند و به امام حسن و امام حسین (ع) و سایر برادران و بستگان تسلیت می گفتند، مردم به مسجد کوفه آمدند، امام حسن (ع) برای مردم سخنرانی کرد، بعد از حمد و ثنا فرمود: ای مردم! در این شب مردی از دنیا رفت که پیشینیان بر او سبقت نگرفتند و آیندگان به او نرسند، او پرچمدار رسول خدا (ص) بود، که جبرئیل در طرف راست و میکائیل در طرف چپش بودند، از میدان بر نمی گشت جز اینکه خداوند فتح و پیروزی را نصیب او می ساخت، سوگند به خدا او از درهم و دینار دنیا جز هفتصد درهم باقی نگذاشت، آن هم از سهمیه خودش بود و می خواست با آن خدمتگزاری برای خانواده اش خریداری کند، به خدا او در شبی وفات کرد که یوشع بن نون وصی موسی (ع) وفات کرد، همان شبی که عیسی (ع) به آسمان رفت و همان شبی که قرآن فرود آمد. (1)

جان باختن بینوای نابینا کنار قبر علی (ع)

روایت شده: هنگامی که امام حسن و امام حسین (ع) از دفن پدر باز می گشتند نزدیک دروازه شهر کوفه کنار ویرانه ای، بینوای بیمار و نابینائی را دیدند که خشتی زیر سر نهاده و ناله می کند از او پرسیدند: کیستی و چرا این گونه گریه و ناله می کنی؟

او گفت: غریبی بینوا و نابینا هستم، نه مونسی دارم و نه غمخواری، یکسال است که من در این شهر هستم، هر روز مردی مهربان، و غمخواری دلسوز نزد من می آمد و احوال مرا می پرسید و غذا به من می رسانید و مونس مهربانی بود، ولی اکنون سه روز است او نزد من نیامده است و از حال من جویا نشده است.


1- اصول کافی ج1 ص457- عقد الفرید ج4 ص361
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه