سوگنامه آل محمد صلی الله علیه و آله: در ذکر مصائب جانسوز چهارده معصوم علیهم السلام و شهداء و اسراء کربلا صفحه 492

صفحه 492

فرق ما مجروح شد اندر لب بازارها***بس زدید از کین به ما سنگ جفا ای اهل شام

ز آتش غم سوخت در جنت روان مصطفی***ریختید آتش ز بس بر فرق ما ای اهل شام

می روم اکنون به چشم اشکبار اما بود*** یک وصیت آورید او را بجا ای اهل شام

بر سر قبر رقیه کو در اینجا شد غریب***گاه بگذارید شمعی از وفا ای اهل شام

آری کاروان حسینی با صدها رنج و اندوه و صدها خاطرات ناگوار و غمبار از شام بیرون آمدند و به سوی مدینه رهسپار شدندو در حالی که بار سنگین مصائب کمرشان را خم کرده بود به راه ادامه دادند.

اهلبیت علیه السلام کنار قبور شهیدان کربلا

کاروان همچنان به قصد مدینه حرکت می کرد وقتی به دوراهی رسیدند یک راه به طرف کربلا و راه دیگر به طرف مدینه می رفت به راهنما گفتند: ما را از راه کربلا عبور بده (تا پس از زیارت قبور شهیدان از آنجا به سوی مدینه برویم)(1)

بعضی نوشته اند: وقتی که کاروان به دوراهی رسید سکینه در محمل خود به خواب رفته بود نسیم تربت حسینی به مشامش رسید چشم گشود و عمه اش زینب سلام الله علیها را دید به او سخنانی فرمود که مضمون آن در شعر جودی خراسانی چنین آمده است:


1- ترجمه لهوف ص196
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه