سوگنامه آل محمد صلی الله علیه و آله: در ذکر مصائب جانسوز چهارده معصوم علیهم السلام و شهداء و اسراء کربلا صفحه 533

صفحه 533

و خونخواهی از خون حسین علیه السلام جولان می کرد تا اینکه مخفیانه به خواهرش صفیه که همسر عبدالله بن عمر بود نامه نوشت و از او خواست که شوهرش را وادار کند که به یزید در مورد آزادیش نامه بنویسد نامه مختار توسط زائده بن قدامه ثقفی به صفیه که در مدینه بود رسید صفیه شوهرش عبدالله را برای آزادی مختار آماده کرد عبدالله بن عمر در این مورد برای یزید نامه نوشت یزید وساطت عبدالله را پذیرفت و برای عبیدالله بن زیاد نامه نوشت که مختار را آزاد کن.

عبیدالله مختار را آزاد کرد مشروط بر اینکه بیش از سه روز در کوفه نماند وگرنه کشته خواهد شد.

مختار آزاد شد و از کوفه به سوی حجاز گریخت در مسیر راه در واقصه مردی بنام صعقب بن زهیر یا مردی بنام ابن عرق غلام ازاد شده ثقیف را دید ابن عرق (یا ابن زهیر) سلام کرد و پرسید این چه آسیبی است که در چشم تو میبینم؟

مختار گفت: ابن زیاد با چوب زد و چنین شد خدا مرا بکشد که اگر او را نکشم و بندبنداعضای او را نبرم به انتقام خون امام حسین علیه السلام به تعداد افراد یکه در مورد یحیی بن زکریا کشته شدند یعنی هفتاد هزار نفر را خواهم کشت.(1)

هلاکت یزید

مختار همواره برای فراهم آوردن مقدمات کار و پی ریزی قیام کوشش می کرد تا اینکه یزید در روز پنجشنبه 14 ربیع الاول سال 63 ه.ق مرد یزید طبق قول معروف 38 سال عمر کرد و مدت خلافتش دو سال و هشت ماه بود و بعضی گویند او 37 سال عمر کرد و مدت سلطنتش سه سال و نه ماه بود.(2)


1- بحار ج 45ص353-نفس المهموم ص332
2- به نقلی یزید برای صید به بیابان رفت و تنها ماند پایش در رکاب اسبش گیر کرد و اسب رم نمود و پیکر ناپاکش قطعه قطعه شد و به جهنم واصل گردید (ترجمه مقتل ابی مخنف ص252)
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه