سوگنامه آل محمد صلی الله علیه و آله: در ذکر مصائب جانسوز چهارده معصوم علیهم السلام و شهداء و اسراء کربلا صفحه 91

صفحه 91

باش، من ایستادم، حضرت به اندرون رفت و مرا صدا زد، نزدش رفتم کیسه ای که محتوی صد دینار بود به من داد و فرمود: این پول را به پسر برادرت (محمد) بده تا در سفر کمک خرجش باشد، دو کیسه دیگر نیز داد و فرمود: همه را به او بده.

عرض کردم: اگر طبق آنچه فرمودی از او می ترسی، پس چرا او را علیه خود کمک می کنی؟

فرمود: هرگاه من صله رحم کنم، ولی او قطع رحم نماید، خدا عمرش را قطع می کند، سپس سه هزار درهم دیگر که در همیانی بود داد و فرمود: به او بده، من نزد محمدبن اسماعیل رفتم کیسه اوّل (صد دینار) را دادم، بسیار خوشحال شد و برای عمویش دعا کرد، کیسه دوّم و سوّم را دادم به گونه ای خوشحال شد که گمان کردم دیگر به بغداد نمی رود، باز سیصد درهم به او دادم.

ولی در عین حال او به بغداد نزد هارون رفت و گفت: «گمان نمی کردم در روی زمین دو خلیفه باشد، تا اینکه دیدم مردم به عمویم موسی بن جعفر (ع) به عنوان خلافت سلام می کنند». (به این ترتیب سخن چینی کرد و هارون را بر ضدّ امام کاظم (ع) برانگیخت).

هارون صد هزار درهم برای او فرستاد، ولی خداوند او را به بیماری «ذُبْحَه» (درد شدید گلو شبیه دفتری) مبتلا کرد، که نتوانست به یک درهمش بنگرد و آن را به مصرف برساند، و به این ترتیب مرد. (1)

سخن چینی علی بن اسماعیل

یحیی بن خالد (وزیر هارون) به یحیی بن ابی مریم گفت: مرا به یکی از افراد آل ابوطالب راهنمائی کن که دلبستگی به دنیا داشته باشد، تا به زندگی مادی او توسعه بدهیم (و در نتیجه او را پلی برای کشتن موسی بن جعفر (ع) قرار دهیم).


1- اصول کافی ج1 ص485.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه