سوگنامه آل محمد صلی الله علیه و آله: در ذکر مصائب جانسوز چهارده معصوم علیهم السلام و شهداء و اسراء کربلا صفحه 98

صفحه 98

نماز بود، و بعد از نماز تسبیح و تقدیس الهی بجا می آورد، گفتم: ای آقای من! آیا حاجتی داری تا برآورم؟ که من برای خدمتگزاری به اینجا آمده ام.

فرمود: اینها (هارون و اطرافیانش) درباره من چه فکر می کنند؟ ناگهان به سوئی متوجه شد و من به آن سو نگریستم باغی پر درخت و شاداب و با فرشهای زیبا و بالشهای حریر و هوای دل انگیز و با صفا دیدم که همه رقم غذا در آنجا بود و حوریان و غلمان بهشتی پذیرایی می کردند... بی اختیار به سجده افتادم تا اینکه (دیده بان) آمد و مرا از سجده بلند کرد و به اینجا آورد.

هارون گفت: ای زن ناپاک، گوئی در سجده به خواب رفته ای و در عالم خواب چنین باغی دیده ای؟!.

کنیز گفت: «نه به خدا سوگند، آن باغ را قبل از سجده دیدم، و از این رو سجده کردم».

هارون به عامری گفت: این زن خبیث را تحت نظر بگیر تا این مطالب را به کسی نگوید، آن کنیز همچنان مشغول عبادت و راز و نیاز بود تا اینکه قبل از شهادت امام کاظم (ع) ازدنیا رفت. (1)

ماجرای شهادت امام کاظم (ع)

سرانجام هارون به تنگ آمد، او می دید روز بروز بر عظمت امام کاظم (ع) افزوده می شود و شیعیان بسیاری از او پیروی می کنند و به امامت او اعتقاد دارند، احساس خطر کرد و تصمیم گرفت تا آن حضرت را مسموم کند.

مقداری خرما طلبید، چند عدد از آن را خورد، سپس یک کاسه طلبید و بیست عدد خرما در آن نهاد، و سوزنی با نخ آماده کرد و آن نخ را به زهر می آلود و آن سوزن را با نخش داخل خرماها می کرد، به این ترتیب خرماها را زهر آلود نمود،


1- مناقب ابن شهر آشوب ج4 ص297 و 298.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه