تیشه‌های اشک (مجموعه اشعار آئینی و مداحی ویژه ایام فاطمیه) صفحه 229

صفحه 229

که شمع هستی او، آب می‌شد

غم پروانه‌اش، بیتاب می‌کرد

علی را قطره قطره آب می‌کرد

چو بر خاک مزارش دیده می‌دوخت

سراپا در میان شعله می‌سوخت

مگر او گیرد از دست خدا، دست

که دشمن بعد او، دست علی بست

***محمد علی مجاهدی (پروانه) ***

یک مشت خاک روی تو یک مشت بر سرم

یک مشت خاک روی تو یک مشت بر سرم

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه