مجموعه اشعار ماه رجب صفحه 109

صفحه 109

وقتی محالّ معرفت الله هستی

باید همه عالم سر خوان تو باشد

حتی مسیحی ها ارادت بر تو دارند

این هم ز الطاف فراوان تو باشد

آقا سلاطین جهان را بنده کردی

با یک نگاهت بردگان را زنده کردی

شکر خدا یک عمر دستم را گرفتی

درس کرامت از خود بابا گرفتی

اینکه دو عالم روضه خوان غربت توست

ارثی ست که از غربت مولا گرفتی

با یک دمت ارض و سما را زنده کردی

تو گوی سبقت از دم عیسا گرفتی

یاد رقیه کرده ای آن لحظه ای که

در اوج غربت در خرابه جا گرفتی

وقتی تو را بردند در خان الصعالیک

روضه برای زینب کبری گرفتی

در زیر پایت آسمان از جاش پا شد

از برکت تو سامرا عرش خدا شد

نامت علی بود و غریبی را چشیدی

بار غم و غربت به دوش خود کشیدی

صحن و سرای خاکی ات این را به من گفت

بعد از شهادت هم تو روز خوش ندیدی

آقا شنیدم روضه خوان یاس بودی

با روضه های مادرت زهرا خمیدی؟

ابن الرضایی که علی بوده ست نامت

در کوچه ها آیا تو هم طعنه شنیدی؟

آیا درِ باغ تو را آتش کشیدند؟

آیا تو هم از دست این مردم بریدی؟

آیا طناب افتاد دور گردن تو؟

قطعاَ در آتش همسر خود را ندیدی

با اینکه تو جان داده ای از ظلم و کینه

اما امان از روضۀ شهر مدینه

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه