مجموعه اشعار ماه رجب صفحه 139

صفحه 139

بس که مشتاق روی سائل هاست ، بیتش آغوش جای در دارد

سفره ی او همیشه پر نعمت ، می ترواد ز خوان او حکمت

هر کسی هم به قدر معرفتش ، از فیوضات او ثمر دارد

گرچه نالایقیم و بی مقدار ، و گناهانمان شده بسیار

با کریمان امور مشکل نیست ، باز هم او به ما نظر دارد

اصلاً از رحمت نگاه جواد ، زندگی های ما شده آباد

عاشق چشم نافذش شده ام ، وَ تَوَکَّلتُ... هرچه بادا باد

شب شبِ عاشقان و بی دل هاست ، آخر امشب نگار می آید

مژده مژده به جمع بی تابان ، بی قراران ؛ قرار می آید

تا قدم در زمین نهاد این طفل ، همرهش خیر بی کران آمد (1)

رحمت لایزال حضرت حق ، از یمین و یسار می آید

این مبارک پسر که آمده است ، کوثر خاندان فاطمه است

کوثری که عجیب مادری است ، همره او بهار می آید

آمد و با قدوم پر خیرش ، شیعیان عاقبت بخیر شدند (2)

سربلندیِ پیروان علی ، مایه ی افتخار می آید

پدرش عالمِ تبار رسول ، برده ارث از پدر پسر که چنین

تا که لب می زند به یک مجلس ، پاسخ سی هزار می آید(3)

امشب او روی دست های پدر ، به زمین و زمانه نور دهد

پدرش هم به یُمن مقدم او ، به زمین و زمانه سور دهد

امشب از لطف حضرت سلطان ، ذکر ابن الرضاست بر لب ما

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه