مجموعه اشعار ماه رجب صفحه 156

صفحه 156

این پسر همچو پدر بضعه خیرالبشر است

این پسر از همه خوبان جهان خوب تر است

این پسر هستِ رضا هستِ رضا هستِ رضاست

همچو قرآنِ محمد به سر دستِ رضاست

این جواد است که جود آمده جود از کرمش

خواهد ار جود کند ظرف وجود است کمش

جود آرد همه شب سجده به خاک قدمش

ماه و خورشید بود گرم طواف حرمش

هر طرف روی کند باز مه محفل ماست

حرمش کعبه جانها به حجاز دل ماست

حامد خالق و دردانۀ محمود است این

به جمال ازلی شاهد و مشهود است این

کنز مخفی ابد را در مقصود است این

گوهر هشت سپهر کرم و جود است این

صاحبان کرم و جود جوادش گویند

کعبۀ اهل دل و باب مرادش گویند

ای به هر لحظه دو صد جان و سرم قربانت

نیست چیزیم که گویم، هنرم قربانت

جان چه قابل که ز جان خوب ترم قربانت

پدرت گفت که جان پدرم قربانت

تو به تن روح و به سر شور و به دل آرامی

رضوی روی، علی خوی و محمد نامی

کل هستی چو کف دست به پیش نظرت

دو مطیعند و غلامند، قضا و قدرت

هر کجا پای نهی علم بود پشت سرت

پور اکثم زده زانوی تلمّذ به برت

به خدایی که تو را داده چنین جاه و مقام

تو ولی نعمت مایی و امام ابن امام

پور هارون ستمگر چو مقام تو شناخت

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه