مجموعه اشعار ماه رجب صفحه 168

صفحه 168

این چشمۀ جوشان کرامت گهر ناب

تنها نه به شاه و به گدا کرد عنایت

او آینه ی روشنی از صبر و ثبات است

در مقدم او ذکر لب ما صلوات است

او جلوه ای از آینه ی غیب و شهود است

او پرتوی از مهر دل آرای وجود است

هم ساحل امید بود ای دل مسکین!

هم بحر عطا و کرم و گوهر جود است

نامش همه جا مایه ی تسکین دل ماست

مهرش به خدا تا به خدا بال صعود است

کارش همه شب تا به سحرگاه تجلی

در گلشن سجاده قیام است و سجود است

در موکب این گل همۀ عرش "وفائی"

ذکر لب شان نغمه سرائی و سرود است

او آینه ی روشنی از صبر و ثبات است

در مقدم او ذکر لب ما صلوات است

آن شب مدینه تشنه ی آب بقا بود

ژولیده نیشابوری

آن شب مدینه تشنه ی آب بقا بود

چشم انتظار ساغر قالوا بلی بود

آنشب شقایق قصد کوی یار می کرد

از خواب غفلت لاله را بیدار می کرد

آن شب سحر شعر گل مهتاب می خواند

از جلوه ی خورشید عالمتاب می خواند

آن شب فضا آکنده از شور و طرب بود

بین ملائک صحبت از ماه رجب بود

آن شب عروس فاطمه از دل دعا کرد

درمان دردش را تمنا از خدا کرد

آن شب رضا در خط تسلیم و رضا بود

در خط تسلیم خدا، لطف خدا بود

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه