مجموعه اشعار ماه رجب صفحه 227

صفحه 227

آخر جناب شیخ ز مسجد جواب شد

زاهد گریخت، در وطنم انقلاب شد

انگورهای ری همه وقف شراب شد

این جام را به نیت مختار می خوریم

دوست دارم خاک باشم در ره پای علی

سید هاشم وفایی

دوست دارم خاک باشم در ره پای علی

تا کنم در رهگذار او تمنای علی

دوست دارم اشک باشم چشمه چشمه، جو به جو

تا که قطره قطره افتم در قدم های علی

دوست دارم باد باشم با امید و آرزو

سرنهم مثل نسیم صبح بر پای علی

دوست دارم چون کبوتر باشم و با بال شوق

پر زنم تا گلشن سبز و دل آرای علی

دوست دارم گوش باشم تا به بزم اُنس او

بشنوم از دوستانش صوت آوای علی

دوست دارم چشم باشد عضو عضوم تا مگر

وقت جان دادن ببینم روی زیبای علی

دوست دارم شمع باشم تا بسوزم روز و شب

گاه با یاد علی گاهی به زهرای علی

دوست دارم دست ما را او بگیرد روز حشر

نامۀ اعمال ما باشد به امضای علی

دوست دارم ای «وفائی» روز سخت واپسین

عروه الوثقای ما باشد تولای علی

بود نام ایزد تعالی علی

سید محمد علی ریاضی یزدی

بود نام ایزد تعالی علی

تقدس علی و تعالی علی

به خط خدا صدر لوح قضا

بود طوق زرین طغری علی

در آن حد که ممکن به واجب رسد

کسی را ندیدند الا علی

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه