مجموعه اشعار ماه رجب صفحه 316

صفحه 316

با مهر و رأفتش دل ما را خریده است

ما بنده ی مُکاتَب موسی بن جعفریم

چشم امید اهل دو عالم به دست اوست

مات مرام و مشرب موسی بن جعفریم

حتی قفس براش مجال پرندگی ست

مدیون ذکر و یارب موسی بن جعفریم

دلسوخته ز ندبه ی چشمان خسته اش

دلخون ز ناله و تبِ موسی بن جعفریم

آتش زده به قلب پریشان، مصیبتش

با دست بسته غرق سجود است حضرتش

از طعنه های دشمن نادان چه می کشید

بین کویر، حضرت باران چه می کشید

در بند ظلم و کینه ی قوم ستمگری

تنها پناه عالم امکان چه می کشید

خورشید عشق و رحمت و نور و سخا و جود

در بین این قبیله ی عصیان چه می کشید

با پیکرش چه کرده تب تازیانه ها

با حال خسته گوشه ی زندان چه می کشید

شکر خدا که دختر مظلومه اش ندید

بابای بی شکیب و پریشان چه می کشید

اما دلم گرفته ز اندوه دیگری

طفل سه ساله گوشه ی ویران چه می کشید

با دیدن سر پدرش در میان طشت

هنگام بوسه بر لب عطشان چه می کشید

وقتی که دید چشم کبودش در آن میان

خونین شده تلاوت قرآن چه می کشید

می گفت با لب پر از آهی که جان نداشت:

ای کاش هیچ سنگدلی خیزران نداشت

ما خاک پای دوستان اهلبیتیم

امیر عظیمی

ما خاک پای دوستان اهلبیتیم

خصم تمام دشمنان اهلبیتیم

ریزه خورِ هر روزِ خوان اهل بیتیم

اولاد حیدر را همیشه دوست داریم

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه