مجموعه اشعار ماه رجب صفحه 62

صفحه 62

دیدی به چشم خود شب غسل سه ساله را

دارم به سر زیارت قبر بقیع اتان

امضا بزن به دست خودت این قباله را

یا رب تو دیده را ز غمش پر ز آب کن

مارا غلام حضرت باقر حساب کن

مهر تو خار نخل هایم را رطب کرد

جواد حیدری

مهر تو خار نخل هایم را رطب کرد

ما را گدای اول ماه رجب کرد

آقای من مهر تو را واجب نوشتند

یعنی تو را بر غیر تو غالب نوشتند

سال هزار و سیصد و اندی گدایی ست

روزی ماها از همین چندی گدایی ست

من چهارده قرن دنبال شمایم

مال خودم هم نیستم مال شمایم

ماه رجب تا که به تو آغوش وا کرد

با آبرو شد، خویش را ماه خدا کرد

تو موسی دریا علم بی کرانی

تو آسمان در زمین، فوق زمانی

نام تو را همواره با مد می نویسم

تا می نویسم یا محمد می نویسم

ای گریه ی سجاده های نیمه شب ها

اذن دخول اول ماه رجب ها

ای سال ها شهر خدا دنبال نورت

ای که برای مقدمت قبل از ظهورت...

...عرش الهی احترامش را فرستاد

پیغمبر اکرم سلامش را فرستاد

فرمود پیغمبر بزرگ عالمینم

آری حسین از من و من نیز از حسینم

آن کس که دارای تمام حُسن من بود

آن کس حسن بود و حسن بود و حسن بود

حالا حسین و مجتبی وصلت گزیدند

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه