تحفه رجبیون : چکامه ها و متن هایی برای مناسبت ها و دعاهای ماه رجب صفحه 156

صفحه 156

عمان سامانی

خوشا روح مهرورزی که با تقوای خاکسارانه اش آزمون بزرگ اسارت ها و شکنجه ها و ناسزاها را برتابید و سرافراز از میان آنها به در آمد!

خوشا آن قلب گشاده و خدایی که اصطکاک خنجری شوم را بر حنجری خدایی نظاره می کند و ناگهان، درخشش خورشیدی سرخ و خونین را بر بالای نی، در برابر دیدگان می بیند، ولی در فضای اشک آلود قلبش، پرنده «رضا» را نیز به پرواز در می آورد.

سلام بر تو ای بانوی نجیب که پرورش دهنده عاشورایی بودی که با خون آبیاری شد و آن را از شرّ هرزه گویی ها و فراموشی زمانه حفظ کردی.

* * *

بانوی ایثار وفداکاری!

می دانم همه غصه هایت یک سو بود و داغ دیدن خنجر بر گلوی عطشان برادر یک سو!

چه حالی داشتی در آن لحظه که بی اختیار، به دنبال مسلمانی می گشتی و فریاد بر می آوردی:

«کو مسلمانی، تا این خبیث را از روی سینه برادرم بردارد».

جای دیگری نیز می شناسم که بی تاب شدی، چندان که نای نوایت قطع شد؛ آنجا که نواختن چوب خیزران را بر لب خونین برادر نگاه می کردی.

نقل است که:

روز یازدهم محرّم اهل بیت و اسیران را بر شترهای بی حجاز می نشانند و یکسره حرکت می دهند. گویا شب دوازدهم را یکسره با کمال ناراحتی روحی و جسمی، منزل به منزل می روند و با این حال، آنها را وارد کوفه می کنند.

دیگر، معلوم نیست که گرسنگی، کوفتگی، زجر و شکنجه چه برسرشان آورده است. با همان حالت دردناک آنها را وارد مجلس ابن زیاد می کنند. زینب علیهاالسلام پیشاپیش اسرا وارد می شود. او زنی است بلند بالا که زن های دیگر گرداگردش را

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه