تحفه رجبیون : چکامه ها و متن هایی برای مناسبت ها و دعاهای ماه رجب صفحه 177

صفحه 177

سرنوشت ناگزیر آسمان و زمین به گونه ای دیگر خواهد بود.

دیدار با زینب

-1

خواهرم!

بگذار گریه بکنم؛ غریبانه در کنار غربت تو ضجّه بزنم. نگو سلامت کو، بگذار زار بزنم.

این زخم، زخم کهنه است. این بغض، بغض چند ساله است. این زخم اگر در کنار تو سرباز نکند، این بغض اگر با تو به گریه ننشیند، پس کی و کجا بروز کند؟

نگو چرا رعایت ادب نکردی، نگو چرا بی اذن دخول وارد شدی.

نگو چرا دیوانه وار و سراسیمه دویدی! سر بر ستون ضریح نهادی و زار زدی. چه می کردم؟

تو بگو چه می کردم؟ صاف و مودّب می ایستادم و می گفتم: اَلسَّلامُ عَلَیکِ یا بِنْتَ فاطِمَهَ الزَّهْرا ...

می شد چنین کرد؟ این شاید برای کسی که به تو تنها به عنوان یک اسوه انقلابی مقاوم فکر می کند مقدور باشد، امّا برای کسی که زخم هجران سالیان سخت را بر جگر دارد، برای کسی که بغض نهفته امّتی گلویش را می فشرد، برای کسی که هرچه زخم، به یاد تو خورده است، برای کسی که هرچه برادر به یادواره تو فدا کرده است، برای کسی که هرچه استقامت به پیروی از تو کرده است، برای آنکه هر چه سکوت از چشم های تو به ارمغان گرفته است، برای آنکه هر چه فریاد از حنجره تو به امانت برده است، برای آنکه در هجران تو خون گریسته است، در کنار تو آرام و قرار مقدور نیست.

پس حق دارم گریه کنم! و تازه اگر هیچ یک از اینها نبود باز دیدار تو آرام و قرار از دل می ربود.


1- مهدی شجاعی، خدا کند تو بیایی، نشر نیستان، چ 3، تهران، 1378، صص 81 _ 88.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه