تحفه رجبیون : چکامه ها و متن هایی برای مناسبت ها و دعاهای ماه رجب صفحه 179

صفحه 179

نگو چرا گریه می کنی ای داغدار هر چه مصیبت!

مگر یادمان رفته است وقتی که طلوع سر مبارک برادر را بر کنگره های نیزه دیدی چه کردی؟

مگر تو نبودی که هم دردی برادر را سر بر ستون های کجاوه زدی؟

مگر سلامت سر خویش را تاب آوردی آن گاه که سر خونین برادر را بر بام نیزه ها لغزان یافتی؟

آن خون که مقنعه ات را گرفته بود و از زیر کجاوه ات بر زمین می ریخت خون که بود؟

تو که روی دخترکان یتیم را هم از دشمن پوشاندی چه مصیبتی عنان از کفت ربود که دشمنان، خون جبین تو را در زیر سُمّ ستوران دیدند.

سلام بر تو! سلام بر زنی که دشمن، خون سرش را بر ستون های کجاوه دید ولی تضرّعش را ندید!

مگر نه ابراهیم خلیل پیش از تو گریست؟

مگر نه داغ تو جگر نوح را سوزاند؟

مگر نه اسارتت آتش به جان موسی زد؟

و مگر نه خداوندی که به شهادت حسین عاشقانه می نگریست، اسارت تو کوه های خشمش را لرزاند و اقیانوس آرام صبرش را متلاطم کرد؟

پس بگذار گریه کنم ای حامی ولایت مظلوم! هم سنگر امامت معصوم!

اگر ندیده بودیم که علی با تو _ دُردانه خویش _ چه می کرد،

اگر ندیده بودیم که حتی برای زیارت قبر پیغمبر، حسن و حسین را _ دو برادر _ از پس و پیش به همراهت می فرستاد و تو را شبانه راهی زیارت می کرد که مبادا چشم نامحرمی به هیئت مقدّس تو بیفتد.

اگر ندیده بودیم این همه را، شاید بدن کبودت از زخم تازیانه ها این گونه خاکسترمان نمی کرد.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه