تحفه رجبیون : چکامه ها و متن هایی برای مناسبت ها و دعاهای ماه رجب صفحه 207

صفحه 207

آن شب، یاران پیامبر اسلام در این فکر بودندکه فردا پیامبر، پرچم را به دست چه کسی خواهد داد؟

هنگامی که آفتاب طلوع کرد، سربازان ارتش اسلام دور خیمه پیامبر راگرفتند و هر کدام امیدوار بود که حضرت پرچم را به دست او دهد.

در این هنگام، پیامبر فرمود:

علی کجاست؟ عرض کردند: به درد چشم دچار شده و در حال استراحت است. فرمود: علی را بیاورید. وقتی علی علیه السلام آمد، حضرت برای شفای چشم او دعا کرد و به برکت دعای پیامبر، ناراحتی علی علیه السلام بهبود یافت. آن گاه پرچم را به دست او داد و به او فرمود:

به سوی آنان حرکت کن و چون به قلعه آنان رسیدی، نخست آنان را به اسلام دعوت کن و آنچه در برابر خدا وظیفه دارند به آنان یادآوری کن.(1) (آن گاه اقدام به جنگ نما!)

و این گونه دست قدرت خداوند، از آستین علی بن ابی طالب علیه السلام بیرون آمد و او قفل ناگشوده را برای همیشه گشود. آری:

با زبان روح گفته با محمّد کردگار

لافَتی الاّ علی لاسَیفْ اِلاّ ذوالفقار

سلمان ساوجی

باری، علی به مقام فنا در خدا رسیده است و به شهود دریافته است که ازخود چیزی ندارد و اگر قدرتی هست، از سرچشمه آن قدرت لایزالی جوشیده است. این گونه، قدرت را از خود سلب کرده و به او نسبت می دهد که:

ما قَلَعْتُ بابَ خَیْبَرٍ بِقُوَّهٍ جِسْمانِیَّهٍ بَلْ بِقُوَّهٍ رَبّانِیَّهٍ.

من، در خیبر را با قدرت جسمی خود از جای نکندم، بلکه با قدرت ربّانی،


1- مهدی پیشوایی، سیره پیشوایان، صص 57 - 59.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه