تحفه رجبیون : چکامه ها و متن هایی برای مناسبت ها و دعاهای ماه رجب صفحه 241

صفحه 241

بر خودت رحم نکردی؟

وقتی خداوند این شفقت و مهرورزی عظیم را از موسی دید، به ملایک خود گفت: او لایق نبوت است.

با ملایک گفت یزدان آن زمان

که نبوت راهمی زیبد فلان

مولانا

باری، پیامبری مبعوث می شود که خیرخواهی او در حق دوست و دشمن و مسلمان و کافر، به اثبات رسیده است و سعادت خواهی او همگانی است.

«زمانی، اسیرانی را بسته در زنجیر نزد پیامبر آوردند. پیامبر نگاهی تبسم آمیز به آنها کرد. یکی از اسیران، آهسته به دیگری گفت: او نباید پیامبر باشد، چون همانند سلاطین و جبابره، با نخوت و غرور در ما می نگرد و از اسیر گرفتن و ذلّت ما، شادمان و خندان است و شفقت پیامبری در رخسارش آشکار نیست.

پیامبر که دریافت او چه می گوید: گفت: از آن نمی خندم که شما را اسیر کرده ام، بلکه، خنده ام از آن است که می بینم شما را با زور و اجبار، به بهشت رضوان می برم.

من همی رانم شما را همچو مست

از در افتادن در آتش با دو دست

زان نمی خندم من از زنجیرتان

که بکردم ناگهان شبگیرتان

زان همی خندم که با زنجیر و غل

می کشمتان سوی سروستان و گل

مولانا

باری، این نیز یکی از اسرار جاودانگی پیامبر گرامی اسلام و همه پیامبران الهی

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه