تحفه رجبیون : چکامه ها و متن هایی برای مناسبت ها و دعاهای ماه رجب صفحه 262

صفحه 262

به خانه برو، نماز گزار کوه نور، خورشید طالع شده از قله حرا!

به خانه برو، جهان، منتظر کلمات توست.

سرچشمه برکات

خدیجه پنجی

مکّه، می سوخت در آتش بی امان جاهلی.

جهان مچاله می شد در مشت نافهمی انسان.

زمین زنده به گور می شد، زیر پای موجود ناسپاس خلقت.

گورها از فریادهای بی گناه آکنده؛ دست ها، در خون شناور، چشم ها، از بیداری تهی.

جهالت از در و دیوار، زبانه می کشید.

دنیا، کمر خم می کرد زیر بار عصیان... آفتاب، شرمسار از تماشای گناه و جسارت آدم، هماره طلوع نکرده، آرزوی غروب را داشت.

ناگهان، دریای لطف الهی به جوش آمد.

حرا، در تب یک اتفاق شگرف، سوخت، حرا در شوق یک خلسه عارفانه به سماع آمد.

حرا، در هیجانی ملکوتی، شکُفت حرا جوانه زد.

حرا از بطن کوه، جاری شد. حرا قد کشید؛ بر بلندای زمانه ایستاد؛ بالاتر از طور و نزدیک ترین نقطه به آسمان.

محمّد صلی الله علیه و آله در حراست و ناگهان یک واقعه بی بدیل، ناگهان یک رستاخیز، ناگهانِ وحی است.

نبض زمان تندتر می زند، نور از در و دیوار، سرازیر می شود و صدای خدا از زبان جبرئیل جاری است.

اقرأ...

صدا سکوت را می شکند.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه