اشعار ماه مبارک رمضان 94 صفحه 419

صفحه 419

شاد بودم در جوار رحمت نور پیمبر

لیک اوج درد و رنجم شد به شام واپسینم

از پیمبر چون شنیدم قصه ی سیلی و کوچه

خود به خود پژمردم و مردم به پای نازنینم

پیش مرگ دخترم هستم که می افتد به بستر

صید داغ سهمگینم کشته

ی سقط جنینم

از بهشت آمد برایم این کفن اما خدایا

بی کفن ماند حسینم، از حسینم شرمگینم

ای ز صد هاجرت درود و سلام

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه