اشعار ماه مبارک رمضان 94 صفحه 552

صفحه 552

مانند ذوالفقار دودم شد...دوتاش کرد

شمشیر تا میان دو ابروی صورتش

طوری نشسته بود نمی شد جداش کرد

می خواست دست و پا زدنش بیشتر شود

شمشیر را میان سرش جابجاش کرد

ای روزگار! آخر علی را زمین زدند

باید ازین به بعد جگر را فداش کرد

وقت وصال بود، دوباره خضاب کرد

وقت خضاب خون سرش را حناش کرد

بین حصیر پاره پدر را حسین برد

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه