اشعار ماه مبارک رمضان 94 صفحه 569

صفحه 569

همه مبهوت و همه محو نمازش بودند

کاش این منبر و محراب نمی زد نظرش

این طرف دست توسل به عبایش که بمان

آن طرف حضرت صدیقه بود منتظرش

در شب بهت چشم عرش خدا

در شب بهت چشم عرش خدا

پدری مهمان دختر بود

مثل هر شب دوباره نان و نمک

وقت افطار سهم حیدر بود

در گلویی که استخوان مانده

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه