شهد بندگی صفحه 160

صفحه 160

تعلقات رها می سازد. با این حال، روح انسان که نغمه جان فزای الهی در وجود آدمی است، دور از عالم قدس و ملکوت و غریب از وطن و زادگاه واقعی خویش، چون مرغی اسیر در قفس، با یاد گل و گلزار همواره در شوق دیدار عالم معنا به سر می برد و پیوسته در کمین گریزگاهی از عالم خاک است.

مرغ باغ ملکوتم، نِیَم از عالم خاک

دو سه روزی قفسی ساخته اند از بدنم

ای خوش آن روز که پرواز کنم تا بر دوست

به هوای سر کویش پر و بالی بزنم

مولوی

طریق یار

یاران و همدلان! باید که پیوسته توسن نفس را به لجام مجاهده و سعی بلیغ در طاعت ها و عبادت ها رام داشت و مگر به قدر ضرورت و لزوم، با آن مدارا نمود، که نفس چون شیری است که اگر سیر سیر شود، آدمی را بخورد و باید که همواره آن را به کار دین مشغول داشت؛ که اگر او را به کار دین مشغول نداریم، او ما را به کار هوا و هوس خویش مشغول می کند.

آورده اند که حضرت سلیمان علیه السلام موری را دید که از تلّی، خاک می کشید، گفت: مقصود تو از این خاک کشیدن چیست! گفت: عاشق موری شده ام و او گفته که هرگاه این تل خاک را از راه برداری، یار تو شوم، اکنون مشغولم به کشیدن این تل خاک. حضرت سلیمان علیه السلام فرمود: عمر تو و قوّت تو کجا به این وفا کند؟ گفت: دانم که چنین است، ولی چاره و طریق، منحصر در این است، جز مشغولیت بدان، روی نیست؛ برای آنکه: یا با یار

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه