شهد بندگی صفحه 85

صفحه 85

کجایی ای یار مهربان، ای فرزند فاطمه و علی؟ کجایی ای فرزند ماه های تابنده و چراغ های فروزنده؟ کجایی ای فرزند راه های روشن پروردگار؟ کجایی ای فرزند صراط مستقیم و نبأ عظیم، ای فرزند یاسین و ذاریات، ای فرزند طور و عادیات؟ ای کاش می دانستم به کجایی و دل ها کی به ظهور تو آرام و قرار خواهد گرفت و غم و پریشانی مشتاقان بپایان خواهد آمد.

نگارا! در کدام سرزمین اقامت گزیده ای و کدام خاک است که از فخر گام های تو بر سر خویش، سر بر آسمان می ساید و بر عرش و فرش می نازد و بر خویش می بالد. چه می شود که گامی نیز بر چشم های خسته و پر خون ما بگذاری و از تنگنای ظلمت فراق، خلاصی مان دهی. چشمی که تو را نبیند کور باد. چه جان کاه است دیدن همه را و تو را ندیدن. چه جان گدزاست که صدایی از تو به گوشم نرسد و من به زندگی و حیات دلخوش باشم.

مه من! نقاب بگشا ز جمال کبریایی

که بتان فرو گذارند اساس خود نمایی

شده انتظارم از حد، چه شود که رخ نمایی

ز دو دیده خون فشانم ز غمت شب جدایی

تمنای وصال

الهی! همه شادی ها بی یاد تو غرور است و همه غم ها با یاد تو سرور است.

الهی! بنیاد توحید ما خراب مکن و باغ امید ما را بی آب مکن.

الهی! دانی که بی تو هیچم، دستم گیر که در تو رسم. به ظاهر قبول دارم، به باطن تسلیم؛ نه از خصم باک دارم، اگر دل گوید چرا؟ گویم امر را سر افکنده ام و اگر خرد گوید چرا؟ جواب دهم که من بنده ام.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه