- مقدمه 1
- اشاره 8
- ماوراء عقل 9
- شروع فنا 14
- یک لحظه آزاد از وسوسه های شیطان 25
- روزه به قصد لقاء 27
- روزه ی حقیقی 32
- اشاره 41
- حجاب نفس امّاره 48
- تفاوت ماه رمضان با ماه های دیگر 53
- بهترین تقاضا در ماه رمضان 55
- حرمت ماه رمضان 58
- خوابِ هایی که عبادت است 61
- متخلق به صفات ملائکه 63
- گرسنگی روز قی-امت 66
- تلطیف روح 67
- کنترل خیال 70
- رقّت قلب 71
- شرایط گشایش راه 75
- بالاترین دستورالعمل 77
- رهایی از آتش 81
- رهایی از غضب خدا 86
- کرامت در قیامت 90
- اتصال به رحمت الهی 91
- دوری از آتش 93
- قرآن؛ راهی گشوده شده بین عبد و ربّ 95
- اشاره 98
- عالَم وَرع 100
- ظهور «وَرَع» 103
- برکات تمرکز دینی 108
- وَرع؛ شالوده ی اسلام 109
- نگهبانی خاص 112
- عالی ترین نتیجه ی وَرع 116
- پایه گذاری تمرکز در سرزمین روزه 127
- تفکّر معنوی و دوری از گناه 129
- معنی بی تقوایی 131
- تفکّر و قلب آسوده 135
- صورت نهایی وَرع 141
- اشاره 145
- ماه نظر بر جلال الهی 148
- مدرنیته و غفلت از کیفیات 150
- راز محرمات در زمان ها و مکان های خاص 152
- ماه صعود تا بیت المعمور 156
- ماه میهمانی به مقام جمع توحیدی 165
- روزه و نجات از قوه ی واهمه 169
- به سوی لطافت روح 171
- اشاره 179
- ره آورد روزه 180
- خدایِ جهاد اکبر 182
- رابطه ی روزه و رؤیت الله 187
- بزرگداشت انسان در روزه 192
- روزه و ظهور دلِ وجودبین 194
- ظرفیت قلب در شب قدر 198
- عبور از وَهم 203
- طلب قرب 204
- روزه؛ ورود در وادی خداخواهی 207
- روزه از شنیدن سخنان بیهوده 218
- ادب قوه ی خیال 224
- قهرمانان اصلی 226
- روزه و نجات از خیالات واهی 230
- عوامل زنده نگه داشتن دل 234
- اشاره 236
- نتیجه ی تقوا 237
- روزه ی بدن و اعضا؛ شرط لقای حق 242
- ضیافت الله، شرایط رؤیت و شیدایی 246
- روزه؛ عامل ورود به وادی توحید 249
- زندگی؛ لی-له القدری است تا مطلع الفجرِ قیامت 258
- نتیجه ی نهایی روزه 263
که از هر چیز حاضرتر است را می یابد. امام خمینی«رضوان الله تعالی علیه» در شعری که در مدخل ماه مبارک رمضان سروده اند می فرمایند:
ماه رمضان شد میّ و میخانه برافتاد
عشق و طرب و باده به وقت سحر افتاد
افطار به میّ کرد برم پیر خرابات
گفتا که تو را روزه به برگ و ثمر افتاد
می فرمایند پیر خرابات از طریق روزه داری و صیقل دادن دل، با دل نورانیِ خود نظر به حق کرد و بدین شکل افطار کرد و حضرت حق برایش روشن نمود که روزه ی تو به نتیجه رسید، چون توانست با به صحنه آوردن دل، به مقام رؤیت و شهود برسد و این همان عید فطر است که حافظ در وصف آن می گوید:
روز عید است و من مانده بر این تدبیرم
که دهم حاصل سی روزه و ساغر گیرم
این یک فرهنگ است که عرفای ما متذکر آن هستند و حاصل یک ماه روزه داری را ساغری می دانند که از میِّ رؤیتِ حق توسط قلب پُر شده است، همان وعده ای که خداوند در آیه ی «إِنِّی قَریبٌ» به روزه داران داد. اشکال کار در خودِ ما است که باورمان نیامده می توانیم با حضرت معبود ملاقات کنیم، هنوز تصورمان آن است که از معلول و مخلوق می توان به وجود علت و خالق پی برد در حالی که به ما توصیه شده:
خود هنر دان دیدن آتش عیان
نی گپ دَلّ علی النّار دُخان
هنر آن است که خود آتش را بنگری نه این که در گپ و گفتگوی آن باشی که وجود دُود دلیل بر وجود آتش است.
وقتی متوجه شدیم که رؤیت حق با تزکیه حاصل می شود، می فهمیم چگونه از طریق روزه داری به کلاس تعلیمِ رؤیت برویم. مشکل عمده ی